جدول جو
جدول جو

معنی طلینس - جستجوی لغت در جدول جو

طلینس
(طِلْ لی نَ)
طلینا. دلینس
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ نُ)
بطلینوس. طلینوس صدف. گوش ماهی. (دزی ج 1 ص 96)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
نوعی از صدف خرد است که مردم شام آن را طلینس و اهل مصر دلینس میخوانند، نمکسود آن را با نان بعنوان نانخورش میخورند. ابن البیطار ذیل صدف نیزدرباره آن گفتگو کرده است. (از مفردات ابن البیطار). و رجوع به طلیسا شود
لغت نامه دهخدا
(دَلْ لی نَ)
به یونانی نوعی از صدف کوچک باشد و آنرا تا خام است نمک سود کرده می خورند، و چون پخته شد نمی توان خوردن. (برهان) (آنندراج). نوعی از صدف کوچک. (الفاظ الادویه). نوعی از صدف کوچک بود همچنان خام نمک سود می خورند. (از اختیارات بدیعی). نوعی از صدف طویل و دراز. (از ذیل اقرب الموارد). قسمی از ذوات الصدف است که در مصر خام و نمک سود آنرا خورند، و همچون توابل بکار برند. (یادداشت مرحوم دهخدا). طلینا. طلینس. دلنیس. دلیس. (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(طِلْ لی)
نابینا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
مسیحیی بود در رومیه که با پولس و تیموتیوس رفاقت میداشت (2 تیموطاوس 4:21) و در تقلید معروف است که بعد از پطرس، او اول اسقف روم است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلینس
تصویر دلینس
یونانی شسنک شسن (صدف) کوچکی است که تاخام است نمک سوده خورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلیس
تصویر طلیس
کور، زندانی
فرهنگ لغت هوشیار