نوعی از صدف خرد است که مردم شام آن را طلینس و اهل مصر دلینس میخوانند، نمکسود آن را با نان بعنوان نانخورش میخورند. ابن البیطار ذیل صدف نیزدرباره آن گفتگو کرده است. (از مفردات ابن البیطار). و رجوع به طلیسا شود
نوعی از صدف خرد است که مردم شام آن را طلینس و اهل مصر دلینس میخوانند، نمکسود آن را با نان بعنوان نانخورش میخورند. ابن البیطار ذیل صدف نیزدرباره آن گفتگو کرده است. (از مفردات ابن البیطار). و رجوع به طلیسا شود
به یونانی نوعی از صدف کوچک باشد و آنرا تا خام است نمک سود کرده می خورند، و چون پخته شد نمی توان خوردن. (برهان) (آنندراج). نوعی از صدف کوچک. (الفاظ الادویه). نوعی از صدف کوچک بود همچنان خام نمک سود می خورند. (از اختیارات بدیعی). نوعی از صدف طویل و دراز. (از ذیل اقرب الموارد). قسمی از ذوات الصدف است که در مصر خام و نمک سود آنرا خورند، و همچون توابل بکار برند. (یادداشت مرحوم دهخدا). طلینا. طلینس. دلنیس. دلیس. (مخزن الادویه)
به یونانی نوعی از صدف کوچک باشد و آنرا تا خام است نمک سود کرده می خورند، و چون پخته شد نمی توان خوردن. (برهان) (آنندراج). نوعی از صدف کوچک. (الفاظ الادویه). نوعی از صدف کوچک بود همچنان خام نمک سود می خورند. (از اختیارات بدیعی). نوعی از صدف طویل و دراز. (از ذیل اقرب الموارد). قسمی از ذوات الصدف است که در مصر خام و نمک سود آنرا خورند، و همچون توابل بکار برند. (یادداشت مرحوم دهخدا). طلینا. طلینس. دلنیس. دلیس. (مخزن الادویه)