جدول جو
جدول جو

معنی طلخف - جستجوی لغت در جدول جو

طلخف
(طِ لَ)
زدگی سخت (لام زائد است). (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِلْ لَ)
مضطرب خلقت. سرجنبان. (ناظم الاطباء). مضطرب خلقت. لغتی است در سلحف. (منتهی الارب). سلّحف. (اقرب الموارد). رجوع به شلحف شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
مسکۀ تنک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ / طَ لَ)
رایگان. باطل. (منتهی الارب). هدر. (منتخب اللغات). یقال: ذهب دمه طلفاً، ای هدراً. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
اندوه یا غم که دل را فراگیرد، شیر ترش زبان گز، ابر تنک بالارفته. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(حَ شَ)
آلودن به گل و لای سیاه. سیاه کردن. و منه الحدیث: کان فی جنازه فقال ایکم یأتی المدینه فلایدع فیها وثناً الا کسره و لا صوره الا طلخها، ای لطخها بالطین حتی یطمسها، تباه ساختن کتاب را. (منتهی الارب). ضایع کردن نبشته. (منتخب اللغات) ، آلودن پلیدی. خلیل گوید لطخ اعم است از طلخ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
لای سیل آورد که در آن کفچلیزها باقی باشند و بدانجهت کسی بر شرب آب رودبار قادر نشود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
تلخ. مر (اصلش تلخ است) : و مادۀ نزله بعضی گرم و رقیق باشد و بعضی سرد و غلیظ، اما رقیق بعضی تیز و سوزاننده و طلخ باشد و بعضی ترش... (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(صِلْ لَ)
نرۀ ستور و مرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سِلْ لَ)
نزار و مضطرب بنیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
چیز گرفته، ناچیز، هدر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِ خِ)
مسکۀتنک که روان باشد، مسکۀ هیچکاره و بدترین مسکه ها. طرخفه مثله. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طَ لَ)
زدن سخت. طلحیف، گرسنگی سخت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِلْ لَ)
زدن سخت. لغتی است در طلحیف. (منتهی الارب). رجوع به طلحیف شود
لغت نامه دهخدا
(طَ خَ)
رجوع به تلخه شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
تلخی. مرارت:
طلخی و شیرینیش آمیخته ست
کس نخورد نوش و شکر باهیون.
رودکی (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نسخۀ نخجوانی)
لغت نامه دهخدا
(طِ)
ضرب طلخیف، زدن سخت و ضرب طلحیف (به حاء مهمله) است در لغات و معانی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
فراخ کردن داغ و نشان آن را، زدن سخت. (منتهی الارب). ضرب شدید. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طلخی
تصویر طلخی
تلخی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طخف
تصویر طخف
اندوه دلگیر، شیرزبان گز، ابرتنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلخ
تصویر طلخ
پارسی تازی گشته تلخ تلخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلف
تصویر طلف
رایگانی مفت دهش، آسان، افزون از چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لخف
تصویر لخف
سر شیر تنک
فرهنگ لغت هوشیار