جدول جو
جدول جو

معنی طلخاب - جستجوی لغت در جدول جو

طلخاب
(طَ)
ظاهراً موضعی بوده است نزدیک سرخس. این نام سه بار در تاریخ بیهقی آمده است و مصحح آن کتاب گوید: ’در کتابهای جغرافیا این نام نیامده و از محل نیز که تحقیق شد چیزی معلوم نگشت’
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طلاب
تصویر طلاب
طالب ها، طلب کننده ها، جوینده ها، خواهنده ها، خواهان ها، محصل ها، دانش آموز ها، جمع واژۀ طالب
فرهنگ فارسی عمید
(طِ)
طلحام. پیل ماده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
مطالبه. خواستن حق خود را از کسی. بازجست کردن. (منتهی الارب). درخواستن چیزی
لغت نامه دهخدا
(طُلْ لا)
جمع واژۀ طالب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِ)
موضعی است به مصر بر ساحل نیل که مفضی به دمیاط است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
زن گول. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِ لِ)
موضعی است در شعر لبید. (معجم البلدان). لغتی است در طلحام. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
آب تلخ و آب نمک. (ناظم الاطباء). آبی که مزه تلخ دارد.
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
زرین رسنها بافته در دلو از آن بشتافته
ره سوی دریا یافته تلخاب دریا ریخته.
خاقانی.
رجوع به تلخ شود
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دهی است جزء دهستان کوهپایۀ بخش نوبران شهرستان ساوه. دارای 388 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات، بنشن، انگور، بادام، گردو و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، قالیچه و جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تلخاب
تصویر تلخاب
آب تلخ و آب نمک
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طالب، جویندگان خواهندگان باز جست باز خواست بیشخواه خواستن حق خود را از کسی مطالبه باز جست کردن، جمع طالب خواهندگان، طالب علمان محصلان علوم قدیمه. مطالبه، خواستن حق خود را از کسی جمع طالب و طلبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلخاء
تصویر طلخاء
گول: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلخام
تصویر طلخام
پیل ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاب
تصویر طلاب
((طُ لّ))
جمع طالب، خواهندگان، محصلان علوم قدیمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلاب
تصویر طلاب
((طِ))
خواستن حق خود را از کسی، مطالبه، باز جست کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلاب
تصویر طلاب
خواهندگان، دین آموزان، هاوشتان
فرهنگ واژه فارسی سره
طلبه ها، طالبان، خواهندگان، خواستاران
فرهنگ واژه مترادف متضاد