جدول جو
جدول جو

معنی طفنشل - جستجوی لغت در جدول جو

طفنشل
(طَ فَ شَ)
مرد ضعیف و ناتوان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ فَ شَ)
زشت کج پا که پیش پایها نزدیک نهد و پاشنه ها دور. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). خفنجل
لغت نامه دهخدا
(طَ فَ شَ)
نوعی از شوربا. (منتهی الارب). ابوطفیشل. شوربای ابوهشام
لغت نامه دهخدا
(عَ فَ شَ)
مرد گرانجان ثقیل. (منتهی الارب). مرد تخمه زدۀ سنگین. (ناظم الاطباء). به معنی عفشل است. (از اقرب الموارد). رجوع به عفشل شود
لغت نامه دهخدا
(مُفَ شِ)
پراکنده و پریشان کننده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مرد بی باک. گویند: اتانا مفنشلا لحیته، ای مفنشئاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(طَ فَنْ نَ)
آنکه صدر پای او فراخ باشد. (منتهی الارب). آنکه پیش قدم وی فراخ بود. (مهذب الاسماء). کف پای فراخ. کف پای بزرگ
لغت نامه دهخدا