معنی طفطفه در لغت نامه دهخدا

تهیگاه. اطراف پهلو متصل اضلاع. (منتهی الارب). گوشت پهلو. (مهذب الاسماء)، هر گوشت پارۀ مضطرب. گوشت پارۀ نرم از نرم جای شکم. ج، طفاطف. (منتهی الارب)

نرم و فروتن گردیدن بر دوست و دشمن. (منتهی الارب)

معنی طفطفه در فرهنگ لغت هوشیار

تهیگاه، گوشت آویزان، نرمجای شکم تهیگاه، اطراف پهلو متصل اضلاع، هر گوشت پاره مضطرب گوشت پاره نرم از نرمجای شکم، جمع طفاطف

تهیگاه، اطراف پهلو متصل اضلاع، هر گوشت پاره مضطرب، گوشت پاره نرم از نرمجای شکم، جمع طفاطف

لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

فرهنگ فارسی معین

(طُ فَ)

آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. طفاف. طففه، اندک کمتر از پری پیمانه. (منتهی الارب)

(طَ فَ فَ)

طفافه. آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. (منتهی الارب)