جدول جو
جدول جو

معنی طعسفه - جستجوی لغت در جدول جو

طعسفه
(حَ)
سخت پای زدن بر زمین، ناراست و ناهموار رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج). یقال: مر یطعسف فی الارض، اذا مر یخبطها. لغت متروک و نامرغوب است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ فَ رَ)
دویدن و سعی کردن در بیراهی. تعسف. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ فَ)
یک مرتبه لرزیدن گلوی شتر به مرگ رسیده از غده و طاعون. ج، عسفات. (ناظم الاطباء). و رجوع به عسفات شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از طعسبه
تصویر طعسبه
دویدن، کوشش در بیراهگی (تعسف)
فرهنگ لغت هوشیار