جدول جو
جدول جو

معنی طشتون - جستجوی لغت در جدول جو

طشتون
(طُ)
عمل طشتون در اسپانیایی بمعنی آماده کردن وسیلۀ ’تستن’ یا کباب کردن است اما این کلمه دارای معانی دیگری نیز هست. ویکتور معتقد است که ترکیب پان تستن مرادف هجلدر است و بر نوعی نان شیرینی مورق اطلاق میشود، نوعی شیرینی سبک و نازک که بین دو قالب آهنی خانه خانه می پزند. و در نزد نونز تستن عبارت از نخود برشته است و هم بر نوعی سوپ اطلاق میشود که آن را با نان برشته و روغن تازه تهیه میکنند. (از دزی ج 2 ص 44)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ)
حصنی است به اندلس ازاعمال استان جیان. و در دیوان متنبی ذکر شده است که: و خرج ابوالعشایر یتصید بالاشتون، گمان میکنم این اشتون محلی نزدیک انطاکیه باشد. (از معجم البلدان) ، جمع واژۀ شجر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به شجر شود
نام بلده ای است که در قرب شهر انطاکیه بوده است. (از قاموس الاعلام). و رجوع به معجم البلدان و مادۀ قبل شود
حصنی به اندلس از اعمال خرۀ جیان. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
(اُ)
لهجه ای در اشتوم است که موضعی نزدیک تنیس است. (از معجم البلدان). رجوع به اشتوم شود، شادمان کردن کسی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). از اضداد است، مقهور ساختن کسی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). چیره شدن بر کسی. (منتهی الارب). غالب شدن بر کسی، گلوگیر کردن، به هیجان آوردن کسی را. (از اقرب الموارد) ، عطا کردن به طلبکار و خواهنده مقداری که خشنود شود و برود. (از ذیل اقرب الموارد از اللسان)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
طرخون. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 165). ظاهراً مصحف ’طرخون’ است
لغت نامه دهخدا
(شَ)
ثوب شتون، جامۀ نرم. (ازمحیط المحیط) (از اقرب الموارد) ، به معنی شاتن، بافندۀ جامه است. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). بافنده. (منتهی الارب) ، جامه های نرم. گویا جمع واژۀ شتن است. (منتهی الارب). به صیغۀ جمع آمده به معنی جامه های نرم. (از محیطالمحیط)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شتون
تصویر شتون
بافنده
فرهنگ لغت هوشیار