جدول جو
جدول جو

معنی طشتانیه - جستجوی لغت در جدول جو

طشتانیه(طَ نی یَ)
از ریشه لاتین تستینیا که از تستا مشتق است، طشطانه. کلاه خود. مغفر. (دزی ج 2 ص 44)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دشتانی
تصویر دشتانی
در علم زیست شناسی جریان خون از رحم در زن غیر حامله و برخی پستانداران ماده که هر ۲۸ روز یک بار به مدت ۵ تا ۷ روز طول می کشد، عادت، عادت ماهیانه، خون ریزی ماهانه، عذر، عادت ماهانه، پریود، قاعدگی، خون ریزی ماهیانه، حیض، رگل
فرهنگ فارسی عمید
(کَ تِ کَ)
جایی است بین سوس و صیمره و یا در حدود آن دو. و شمربن ذی الجوشن شریک در قتل حسین بن علی (ع) در اینجا کشته شد.
(معجم البدان)
لغت نامه دهخدا
(طَشْ شا نَ)
یکی از بلاد اندلس که از اقلیم بحیره بشمار میرود. (الحلل السندسیه ج 1 ص 73)
لغت نامه دهخدا
از کلمه اسپانیایی تستن بمعنی کباب کردن. (لغت ابن الجزار) (زادالمسافر) : کامون مقلی یعنی مطشطن. (دزی ج 2 ص 44)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی از دهستان حمداوی بخش لنگۀ شهرستان لار، واقع در 135 هزارگزی شمال باختری لنگه، در مدخل جنوبی تنگ خیال. دامنه، گرمسیر، مرطوب و مالاریائی دارای 79 تن سکنۀ سنی، زبان آنها عربی و فارسی محلی، آب آن از قنات و چاه و باران. محصولات غلات و خرما. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(کُ یَ)
نام قریتی است از بلادصغد (سغد) به ماوراءالنهر نزدیک خشوفغن و اشتیخن. (مراصد الاطلاع). کشانیه آبادترین شهرهای سغد و وسعت آن تقریباً به اندازۀ وسعت اشتیخن است جز اینکه کرسی کشانیه آبادتر و دارای قرای بیشتر و مردمانش بزرگوارتراند و فواصل روستائی اشتیخن دورتر می باشد... و هردو روستا یعنی اشتیخن و کشانیه در شمال رود سغد واقعاند. (ترجمه صوره الارض ص 227). در معجم البلدان این شهر بمنزلۀ قلب شهرهای صغد آمده و فاصله آن را تا سمرقند دوازده فرسخ بیان کرده است. سمعانی منسوب بدین ناحیت را کشانی ذکر کرده است. رجوع به کشانی شود
لغت نامه دهخدا
(طَ یَ)
زیرکی. (منتهی الارب). زیرک شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(طَ نَ)
رجوع به طشتانیه شود. کلاه خود. مغفر. کلاه جنگیان از آهن
لغت نامه دهخدا
(طَیَ)
دشنام است مرد و زن را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بشر بن عمران بشتانی محدث بود و از مکی بن ابراهیم روایت کرد. (از معجم البلدان). در فرهنگ اسلامی، محدث به کسی اطلاق می شود که در نقل و بررسی احادیث پیامبر اسلام تخصص دارد. این افراد در جمع آوری، تصحیح و تجزیه و تحلیل روایات پیامبر (ص) نقش ویژه ای دارند و در فرآیند بررسی حدیث به گونه ای عمل می کنند که احادیث صحیح به طور دقیق به نسل های بعدی منتقل شود. به همین دلیل، محدثان از جایگاهی خاص در تاریخ اسلام برخوردارند.
لغت نامه دهخدا
(بَ)
منسوب به بشتان که قریه ای است از قرای نسف و قریه ای به یک فرسنگی نیشابور. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
نام نوعی نخل که در مجمعالجزائر ماسکارنی (در اقیانوس هند) روید و برای تزیین کاشته می شود
لغت نامه دهخدا
(رُ)
شهری است از نواحی فلسطین. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طَ ری یَ)
بقول دزی جمع طشتدار یا منسوب به طشتدار است. رجوع به طشتدار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ نی یَ)
مؤنث اشغانی و معرب اشکانی. رجوع به اشکانیان و فهرست ابن الندیم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ نی یَ)
تأنیث اشکانی. رجوع به اشکانی و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2556 و کتاب التاج جاحظ ص 29 شود
لغت نامه دهخدا
(اِ نی یَ)
اشبانیا. اسپانیا. اسپانی. صاحب نفح الطیب گوید اشبانیه نام قدیم اشبیلیه بوده سپس آنرا به تمام اندلس اطلاق کرده اند
لغت نامه دهخدا
(طَ سَ)
شهری است به اشبیلیه. (منتهی الارب). از شهرهای اندلس و از اعمال اشبیلیه محسوبست. (معجم البلدان). و رجوع به ص 65 روضات الجنات شود
لغت نامه دهخدا
(تَ نی یَ)
تأنیث تحتانی. رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(طَ نَ / نِ)
تشتخانه. طشتخاناه:
آنجاکه طشت خانه قدرت کنند باز
تن دردهد وطای ملایک به مفرشی.
اثیر اخسیکتی.
و خوارزم درآن روزگار در عداد وظیفۀ طشتخانه بود. (جهانگشای جوینی). و رجوع به تشتخانه و طشتخاناه شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
مرکّب از: طشت + خانه، جایگاهی که در آن پارچه های معینی را برای پوشش و لباس سلطان نگهداری میکنند، یا در آن اشیاء مختلفی ازقبیل جواهر، مهرها، شمشیرها و دیگر اشیاء مانند اینها را حفظ میکنند، رختشوی خانه. طشتخانه. تشتخانه. و رجوع به طشتخانه شود. (دزی ج 2 ص 44)
لغت نامه دهخدا
(طَ رِ)
قریه ای است منسوب بمردی طهمان نام. (از معجم البلدان) (مراصد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متانیه
تصویر متانیه
مونث متانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحتانیه
تصویر تحتانیه
فرودین مونث تحتانی طبقات تحتانیه ارض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تانیه
تصویر تانیه
سستی کردن، درنگی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانیه
تصویر شانیه
رزمناو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشبانیه
تصویر قشبانیه
جامه کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرطانیه
تصویر طرطانیه
کرم خاکی
فرهنگ لغت هوشیار
شیطنت
فرهنگ گویش مازندرانی