- طرنشولی (طُ نُ)
رجوع به طرنشول و طورناشولی شود
معنی طرنشولی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بقول زنتهایمر اسم اندلسی قسم صغیر صامر بوما است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
رقیب الشمس. صامرتوما
(طُ نُ)
لغت نامه دهخدا
به سریانی صامریوما نامند. (فهرست مخزن الادویه). آفتاب گردان. آفتاب گردک. آفتاب پرست. تنوم. شجرهالیمام. ایلیوطرفیون طوماغا. طرنشولی در اصطلاح عوام اسپانیا. (ابن البیطار). رجوع به طرنشولی و طورناشولی و دزی ج 2 ص 42 شود
(تَ وَ)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی از بخش مراوه تپه است که در شهرستان گنبد قابوس و 11 هزارگزی خاور مراوه تپه و در کنار رود خانه اترک قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
رجوع به طرنشولی و طرنشول شود: و یسمی باللطینی العامی عندنا طورناشولی، (از دزی ج 2 ص 42 از ابن بیطار و ابن جلجل)
(کُ)
لغت نامه دهخدا
یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و مرکب از سیصد خانوارکه در حد چهاردانگه ساکن هستند. (یادداشت مؤلف)
(طُ)
لغت نامه دهخدا
معرب از اپس سوم، جانوری به آمریکا و مادۀ او را کیسه گونه ای به زیر شکم است که بچگان خویش در خردی گاه حمل و نقل و حفظ از جانوران دیگر در آن جای دهد
اسپانیایی تازی گشته گل آفتابگردان، چینما چکیده آفتابگردان که از شناساها در ماتشناسی (شیمی) است گل آفتاب گردان، محلول آفتاب گردان که یکی از معرفهای شیمیایی است