جدول جو
جدول جو

معنی طرنشول - جستجوی لغت در جدول جو

طرنشول
(طُ نُ)
به سریانی صامریوما نامند. (فهرست مخزن الادویه). آفتاب گردان. آفتاب گردک. آفتاب پرست. تنوم. شجرهالیمام. ایلیوطرفیون طوماغا. طرنشولی در اصطلاح عوام اسپانیا. (ابن البیطار). رجوع به طرنشولی و طورناشولی و دزی ج 2 ص 42 شود
لغت نامه دهخدا
طرنشول
اسپانیایی تازی گشته گل آفتابگردان، چینما چکیده آفتابگردان که از شناساها در ماتشناسی (شیمی) است گل آفتاب گردان، محلول آفتاب گردان که یکی از معرفهای شیمیایی است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طُ نُ)
رجوع به طرنشول و طورناشولی شود
لغت نامه دهخدا
(طُ)
معرب از اپس سوم، جانوری به آمریکا و مادۀ او را کیسه گونه ای به زیر شکم است که بچگان خویش در خردی گاه حمل و نقل و حفظ از جانوران دیگر در آن جای دهد
لغت نامه دهخدا
بقول زنتهایمر اسم اندلسی قسم صغیر صامر بوما است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
به اندلسی صامریومای صغیر است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
رقیب الشمس. صامرتوما
لغت نامه دهخدا
(طَ فَ شَ)
مرد ضعیف و ناتوان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
نوعی از باز یا صقر. ج، طراشن. این کلمه تحریفی از طرشول است. رجوع به طرشول شود. (دزی ج 2 ص 36)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
دوده ای است به مصر. (منتهی الارب) ، دهی است به مصر. (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
(گَ صَ دَ)
نام محلی است در کنار راه آباده و شیراز میان قادرآباد و سعادت آباد واقع در 762700گزی طهران
لغت نامه دهخدا
(غَشْیْ)
کم گوشت گردیدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از معجم متن اللغه). لاغر شدن، اندک شدن گوشت بر ران. (تاج المصادر بیهقی). کم شدن گوشت ران. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از معجم متن اللغه) ، شتاب برکشیدن چیزی را. (از منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به نشل شود، گزیدن مار. (از معجم متن اللغه) ، گاییدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قرنفول
تصویر قرنفول
تازی گشته منجک از گیاهان از قرنفل درفارسی یونانی تیره میخک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرنبول
تصویر قرنبول
قلتبق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشول
تصویر نشول
کمی گرمی، کم گوشتی، گاییدن
فرهنگ لغت هوشیار
بانگ و آوای بلندی که اغلب در عروسی ها همراه با هلهله اجرا
فرهنگ گویش مازندرانی