جدول جو
جدول جو

معنی طرطوشه - جستجوی لغت در جدول جو

طرطوشه
(طَ غَ شَ)
شهری است به اندلس. (منتهی الارب). پیوسته به بلنسیه و واقع در طرف شرق بلنسیه و قرطبه است و نزدیک به دریا میباشد، بناهائی بس محکم و استوار دارد و بر ساحل رود ابره است. این شهر مرکز ایالت وسیعی و مشتمل بر شهرهای بسیاری است که بازرگانان پیوسته بدان شهرها فرودآیند و از آنجا به سایر شهرها مسافرت کنند. فرنگیان بسال 543 هجری قمری بر آنجا استیلا یافتند وهمگی حصارهای آن شهر را در دست گرفتند و یاقوت گوید: تا این تاریخ شهر مزبور تحت تصرف آنان است. (معجم البلدان ج 6 ص 42). شهری است آبادان به اندلس، بر کران دریای روم و به حدود غلجسکش و افرنجه که دو ناحیتند از روم پیوسته است. (حدود العالم). و رجوع به الحلل السندسیه فهرست ج 1 و 2 و روضات الجنات ص 65 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فروشه
تصویر فروشه
بلغور، گندمی که آن را در دستاس بریزند و بگردانند که خرد شود اما آرد نشود، گندم نیم کوفته، دانۀ نیم کوبیده، برغول، افشه، فروشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رفوشه
تصویر رفوشه
بازی، شوخی، مسخرگی، گناه، عصیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ربوشه
تصویر ربوشه
روپوشه، روپوش، روبنده، چادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرپوشه
تصویر سرپوشه
سرپوش، آنکه اسرار کسی را حفظ کند و به دیگران نگوید، رازدار، رازنگهدار، پارچه ای که زنان با آن سر خود را بپوشانند، آنچه بالای چیزی بگذارند که روی آن پوشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
چادر، مقنعه، روسری زنان
فرهنگ فارسی عمید
(طِ طَ نَ)
در لاتینی: لومبریکوس. (دزی ج 2 ص 36)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
ده کوچکی است از دهستان موگوئی بخش آخورۀشهرستان فریدن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(وَ شَ / شِ)
ورپوشنه. (برهان) (ناظم الاطباء). روپاک و چادر و مقنعه. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به ورپوشنه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ بَ)
تأنیث مرطوب. ج، مرطوبات. رجوع به مرطوب شود
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
تأنیث مرطوم، نعت مفعولی از رطم. رجوع به رطم و مرطون شود: امراءه مرطومه، زن متهم به بدی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ناقه مرطومه، ماده شتر بازداشته شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(فُ سَ)
بینی خوک. (منتهی الارب). فرطیسه. انف خوک. (اقرب الموارد). پوز. پوزه. (از یادداشتهای مؤلف). رجوع به فرطیسه شود
لغت نامه دهخدا
(زَ شِ)
دهی از دهستان فراهان بالا است که در بخش فرمهین شهرستان اراک واقع است و 450 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(طُرْ رُ)
از بلاد اندلس وچهار فرسنگ بین آن و تطیله مسافت است و از اعمال تطیله بشمار میرود. در آغاز جایگاه و محل سکونت عمال ولشکریان اسلامی بود تا رومیان شرقی بر آنجا غلبه و دست یافتند و تا این تاریخ هم شهر مزبور در تصرف آنهاست. (معجم البلدان ج 6 ص 41). و رجوع به نفح الطیب و الحلل السندسیه ج 1 ص 207 و ج 2 ص 75، 172، 174 شود
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ / طَ)
ابوطاهر بن حسین بن علی بن موسی، مؤلف کتابی در ترجمه احوال ابومسلم خراسانی بنام ’ابومسلم نامه’که از میان رفته و صاحب تجارب الامم چند بار از آن نقل کرده. رجوع به ابومسلم خراسانی صاحب الدعوه شود
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ / طَ)
منسوب به شهر طرطوس. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(طَرْ رَ نَ)
شهری است به اندلس. (منتهی الارب). یاقوت آرد: شهری است به اندلس متصل به اعمال طرطوشه و آن میان طرطوشه و برشلونه واقع است و میان طرکونه و هر یک از دوشهر مزبور 17 فرسخ مسافت است. (از معجم البلدان). وصاحب الحلل السندسیه آرد: طرکونه شهری دریائی است که ساکنان آن هم اکنون بیش از 25 هزار تن نیست، در صورتی که شهر مزبور در روزگار رومیان دارای یک میلیون تن بوده است. این شهر یکی از مراکز اسقفهاست و اسقف آن را مانند اسقف طلیطله بریماط اسپانیا مینامند. جایگاه اسقف ها در بلندترین نقطۀ خاوری شهر در محل قلعۀ قدیم واقع است و کنیسۀبزرگ نیز در همان محل است. این شهر به دو قسمت قدیم و جدید تقسیم میشود. ناحیۀ بلند آن را بخش قدیم تشکیل میدهد و در آن بقایا و آثار بسیار و سنگ نبشته هائی از روزگار رومیان است و قسمت جدید شهر دارای خیابانهای مستقیم است و همین بخش است که در کنار دریا واقع میباشد. و باره های طرکونه از سه سوی نمودار است و تنها بارۀ جانب باختری آن منهدم گردیده است. این شهر در روزگار ایبریها بنیان نهاده شده است و گویند نخستین کسانی که در آن سکونت گزیده اند یکی از قبایل ایبری موسوم به سیسیتان بوده اند که مسکوکاتی هم از آنان به یادگار مانده است و همین قبیله نیز باره های شهر را در سال 267 قبل از میلاد بنا کرده اند و هنگامی که میان کارتاژها و رومیان جنگ روی داد سرداران رومی از قبیل سیبیون و همراهانش به شهرهجوم آوردند و بر آن استیلا یافتند و در آن بندر و باره های بلندی بنیان نهادند و از آن پس شهر مزبور جزومهمترین مستعمرات رومیان در اسپانیا بشمار میرفت. واین واقعه یعنی تصرف شهر به دست رومیان پس از سال 218 قبل از میلاد روی داده است. آنگاه در سال 26 اگوست قیصر روم بدین شهر رفت و در آنجا سکونت گزید و در آن هیکلی (معبدی) عظیم و بناهای باشکوهی بنیان نهاد و والیان روم نیز از روش وی پیروی میکردند و دلبستگی و توجه خاصی بدین امر مبذول میداشتند و آثار عظیم ایشان در این عصر نیز همچنان گواه نموداری است. در سال 475 میلادی گت ها بر طرکونه استیلا یافتند و تازیان بسال 713 میلادی آن شهر را متصرف شدند وهنگامی که مسیحیان در سال 1818 میلادی طرکونه را از تازیان بازستدند مرکز اسقف ها را بار دیگر بنیان نهادند ولی شهر مزبور آن اهمیت تجارتی را که در گذشته داشت به دست نیاورد بلکه بازرگانی اسپانیا در جهت شمال به بارسلن و در جهت جنوب به بلنسیۀ عربی انتقال یافت.و نیز باید دانست که بندر طرکونه در دوران عرب بجز بندر کنونی بوده است بلکه بندر مزبور در پائین آبادیهای ساحلی بندر جدید قرار داشته است، آنگاه کتلان در اواخر قرن پانزدهم بندر دیگری بنیان نهادند و آنها سنگهای تماشا خانه رومی را در این بندر بکار بردند.
مشهورترین خیابانهای طرکونه عبارتند از: رملۀ سان جوان و رملۀ سان کارلوس و کنیسۀ بزرگ را بر روی پایه های هیکل (معبد) رومی و پایه های مسجد جامع زمان قدرت عرب بنیان نهاده اند و همینکه در سال 1818 عرب را از طرکونه راندند بیدرنگ مسجد را به کنیسه تبدیل کردند و طول این عبادتگاه یکصد و چهار متر است و دارای برجی است که ارتفاع آن 65 متر است و در آن از نامورترین نقاشان و مجسمه سازان تصاویر و مجسمه هائی وجود دارد و قبر ژاک اول آراگونی ملقب به فاتح و متوفی بسال 1276م. در آن کنیسه واقع است. و در شهر طرکونه موزۀ مخصوص نگهداری آثار باستانی است که در آن مجسمه ها و تابوتها و تکه های کاشی بسیار متعلق به عهد رومیان و جز آنان وجود دارد و نیز در موزۀ مزبور انواع سلاحهاو سکه های ایبری و فینیقی و رومی یافت میشود و از جمله یادگارهای مشهور طرکونه قنات معلق رومی است که درآن از رود غیه آب جاری ساخته اند. این قنات دارای دو طبقه است، طبقۀ پائین آن دارای یازده کمانه و طبقۀ بالای آن دارای 25 کمانه است. طول طبقۀ نخستین 73 متر و طول طبقۀ دوم 217 متر است و محل جریان آب از آغاز سرچشمۀ آن بطول 35 کیلومتر است. در روزگار فرمانروائی عرب طرکونه را شهر یهود میگفتند زیرا گروه بسیاری از یهودیان در آن سکونت داشتند چنانکه در غرناطه نیز اقوام یهود بسیار بودند. در دائره المعارف اسلام آمده است که: عرب بسال 724 میلادی طرکونه را ویران کردند و بر آن استیلا یافتندو شهر مزبور تا پایان فرمانروائی دولت اموی اندلس همچنان در تصرف عرب بود لیکن پس از سقوط خلافت اموی درقرطبه و ظهور دوران ملوک طوایف، لویس حاکم اکیطانیه بدان شهر لشکر کشید و آن را متصرف شد، آنگاه عرب بدان لشکر کشیدند و آن را بازگرفتند. و بار دیگر رامون بیرانجه بدان شهر تاخت وبر آن استیلا یافت و باز عرب آن را بازستد و سرانجام در سال 1120 میلادی شهر مزبور به دست مسیحیان سقوط کرد و برای همیشه به تصرف آنان درآمد. و نیز در دائره المعارف اسلام ذکر پنجرۀ مرمر بدینسان آمده است که بر آن نام عبدالرحمان سوم مکتوب است و پنجرۀ مزبور در رواق کنیسۀ بزرگ است. و در این رواق پنجرۀ کوچکی بر دیواری است که بر آن تاریخی به خط کوفی نوشته شده و هم نام خلیفه الناصر بر آن مکتوب است و تاریخ مزبور سال 347 هجری قمری است. ولی صاحب دائره المعارف مینویسد که تاریخ مزبور سال 349 است... و در پیرامون طرکونه جلگۀ پهناور آبادی است که دارای تاکستانها و درختان زیتون و گردو و بادام فراوان است. این دشت را خط آهنی که از شهر و دهکده های بسیار میگذرد قطع میکنداز قبیل شهرهای ’رویس’ و ’سلبه’ و ’مونت بلانش’ که شهر اخیر بر کنار رود ’فرنکولی’ واقع است و دارای باره ها و برجهای قدیمی است و مردم از شهر مزبور به دیدن آثار دیر معروف به دیر ’سان پوبله’ میروند و این دیر به مردی موسوم به پوبله منسوب است که عرب زمام امور ناحیۀ هاردیتا را به وی سپرده بود. و در این دیر مقبره ای متعلق به ملوک آراگون بوده است و دیر مزبور بعلت فتنه هائی که بین سالهای 1828 و 1835 روی داده منهدم گردیده است و قبور نیز ویران شده است لیکن آثار آنها همچنان نمودار است و خط آهنی که از طرکونه به لارده میرود نخست در امتداد رود جریان دارد سپس از آن دور میشود و شارات برادس را قطع میکند و همچنان از جانب شرقی شارات بالا میرود تا به جایگاهی میرسدکه ارتفاع آن بیش از هزار متر است. مقبرۀ ملوک بسمت پائین و نشیب میگراید و پس از گذشتن از شهرهائی مانند وینکسا و فلورستا و برجاس و ژیندا به لارده میرسد و میان طرکونه و لارده بیش از صد کیلومتر مسافت است. اما خط آهن طرکونه به طرطوشه، از سمت راست مشرف بر دشت طرکونه و از سمت شمال مشرف بر دریاست و از ناحیه ای میگذرد که در آنجا اشجار خرنوب و بادام و نخلستان های بسیاری است. و بر مسافت 19کیلومتری طرکونه شهری است موسوم به کامبریلس و بر مسافت 33کیلومتری آن شهر هسپیتاله واقع است که شهر مزبور در قدیم یکی از منازل مسافران بوده است و زمین های این ناحیه آهکی است و از این رو در آن بجز درختان کمیابی نمیروید وکوههای آن تهی از درخت و گیاه و مشرف بر دریا میباشند. و در همین ناحیه شهری است موسوم به امتیله که شغل مردم آن شکار ماهی است و بر ساحل دریا دولابهائی وجود دارد که بوسیلۀ آنها زمین را آبیاری میکنند و در 71کیلومتری طرکونه شهر امپوله واقع است که بر خلیجی موسوم به خلیج سان ژرژ مشرف است. این شهر دارای موقع زیبایی است، چه از آن منظرۀ رود ابره مشاهده میشود و از رود مزبور شعب بسیاری برای آبادیهای گوناگون منشعب میگردد. و در سمت خاور این شهر مناره یا فانوسی دریائی است که آن را منارۀ فنگال مینامند و در جنوب شرقی آن منارۀ دیگری است که در بالای طرطوشه و نزدیک شهر کوچکی موسوم به امپوسته واقع است و در سمت جنوب امپوسته قناتی است که بسوی بندر روان است و آن را سان گارلوس رابطه میخوانند و مصب نهر ابره کبیردر اینجا واقع است که به دو شعبه تقسیم میشود و جزیره موسوم به بودا دو شعبه مزبور را از یکدیگر جدا میکند و شهر طرطوشه در 84کیلومتری طرکونه بر ساحل رود ابره واقع است و میان شهر رویس و بارسلن بیش از صد کیلومتر مسافت است. و شهر رویس دارای 26 هزار سکنه میباشد و آن شهری صنعتی است که در دامنۀ کوه واقع است و دارای حصنهای قدیمی بوده است که هم اکنون ویران شده اند و در جایگاه آنها اکنون دهکده های جدیدی بنا شده است و کنیسۀ ’سان بدور’ در این شهر واقع است که دارای برجی است به ارتفاع 66 متر و در این شهر برخی از بازرگانان انگلیس در اوائل قرن گذشته کارخانه های ریسندگی تأسیس کرده اند که در آنها پنج هزار نورد است. رفته رفته صنعت در این شهر پیشرفت کرده و کارخانه های حریربافی و چرمسازی و صابون پزی و انواع کارخانه های مشروبات الکلی در آن تأسیس یافته است و در نتیجه شهر رویس دومین شهر صنعتی در ناحیۀ کتلونی بشمار میرود و در مسیر خط آهن میان رویس و بارسلن شهر صنعتی دیگری موسوم به والس واقع است که دارای 13 هزار جمعیت و باروها و برج های قدیمی است و نزدیک شهر والس در وادی غایه دیری است که آن را رامون بیرانجۀ چهارم بسال 1157 میلادی بنا کرده است. این دیر از لحاظ حسن صنعت کتلانی شبیه به دیر پوبله بوده است که در سابق آن را یاد کردیم ولی دیر رامون در آشوب سال 1835 منهدم گردیده است و در آن قبور پادشاهان بسیاری قرار داشته است از قبیل: بترۀ سوم ملک آراگون متوفی بسال 1285 میلادی و جیمس دوم متوفی بسال 1327 میلادی و همسرش ملکۀ بلاش دانجو و همچنین قبر روجیر لوریا که در عهد بترۀ سوم فرمانده ناوگان بود.وی همان فرماندهی است که در واقعۀ ناپل ناوگان فرانسه را درهم شکست و هم قبور رامون غیلر و مونکادا در آن دیر واقع است و این دو تن در واقعۀ استیلای اسپانیول بر میورقه بسال 1229هنگامی که اعراب را از اسپانیا خارج میکردند کشته شدند. دیگر از شهرهائی که در مسیر خط آهن بین رویس و بارسلن واقعاند شهر سان فنسنت کالدرس است که محل تلاقی دو شعبه راه آهن فرعی است: یکی به طرکونه و دیگری به بارسلن. و در اینجا دروازۀ رومی عظیمی است که آن را پرتال باره میگویند و نیز قریه ای موسوم به روضه باره در آنجا واقع است.همچنین در مسیر این خط قصبه ای است موسوم به ویلانیواگلتری دارای دوازده هزار تن و بازرگانی آن قابل اهمیت است. همچنین موزه ای داردکه مشتمل بر آثار قدیم مصری و رومی است. و در مسیر این خط در آن جهت که محاذی دریاست قریه ای است بنام سیتغس که از دهکده های زیبابشمار میرود و بیش از سه هزار تن جمعیت دارد و دارای لنگرگاهی برای کشتیهاست و نیز موزه ای موسوم به موزۀ روزینبون دارد که در آن آثار هنری گرانبهائی یافت میشود و این مصنوعات را از مواد معدنی و فلزات ساخته اند. (از الحلل السندسیه ج 2 صص 263- 271). و رجوع به فهرست ج 1 و 2 همان کتاب و تاراگون شود
لغت نامه دهخدا
(طُ)
محمد بن الولید بن محمد القرشی الفهری، کنیتش ابوبکر، معروف به طرطوشی و نیز مشهور به ابن ابی رندقه. وی ادیبی است از فقهای حفاظ. نشو و نمای وی در طرطوشه (واقع در شرق اندلس) بود و در آن شهر فقه آموخت، سپس بسوی عراق، مصر، فلسطین و لبنان سفری کرد و در اسکندریه سکونت گزید و چندان در آن شهر مشغول تدریس گردید تا عمرش سر آمد. مردی زاهد بود و به هیچ چیز دنیا دلبستگی نداشت. از کتب او یکی سراج الملوک است که چاپ شده است. دیگر تعلیقه ای است در خلافیات محتوی بر پنج جزء. دیگر کتابی که به روش احیاءالعلوم غزالی نوشته. دو کتاب دیگر یکی بنام برالوالدین و دیگری بنام الفتن نیز به وی نسبت داده اند. (اعلام زرکلی ج 3 ص 999).
حاجی خلیفه درباره سراج الملوک وی آرد:
این کتاب در مواعظ و اندرزهایی است که از سیر پیمبران و آثار اولیاء و پندهای دانشمندان و حکم حکماء ونوادر خلفاء گرد آورده و به زیباترین ترتیب آن را به رشتۀ تألیف آورده است، به نحوی که پس از پایان یافتن آن هر پادشاهی که وصف آن بشنید فرمان داد تا ازآن نسخه بردارند و هر وزیری که از وجود آن آگاه شد، نسخه ای از آن را با خود همراه میداشت و در دیباچۀ کتاب امیر ابوعبدالله اموی را یادآور شده است و این کتاب محتوی بر شصت وچهار باب میباشد. (کشف الظنون). و صاحب معجم المطبوعات گوید: کتاب مذکور نوبتی بسال 1289هجری قمری در مطبعۀ بولاق مصر و نوبتی در مطبعۀ وطنیه به اسکندریه بسال 1299 هجری قمری و به حاشیۀ آن نیزالتبر المسبوک فی نصیحهالملوک تصنیف غزالی و نوبتی هم در حاشیۀ مقدمۀ ابن خلدون بسال 1306 هجری قمری و هم بسال 1319 در مطبعۀ خیریۀ مصر به طبع رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1239). و رجوع به ابن ابی رندقه و محمد بن الولید و عیون الانباء ج 2 ص 143 و تاریخ الخلفا ص 289 و شدالازار ص 252 و فهرست غزالی نامه و وفیات الاعیان ج 2 صص 53- 54 شود
لغت نامه دهخدا
(طُ)
منسوب به طرطوشه، آخرین شهر از بلاد مسلمانان در اندلس است. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
مرطولس. درختی است همانند انار جز آنکه برگش به باریکی موی باشد پیچیده شونده و با رطوبتی که طعم عسل دهد و با بوی تیز و تلخ. (از تذکرۀ ضریر انطاکی ص 301)
لغت نامه دهخدا
شهری است به مغرب. (منتهی الارب). و یاقوت آرد: موضع دیگری است به اندلس از اعمال لبله. (معجم البلدان). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(سَ شَ / شِ)
بمعنی سرپوش که مقنعۀ زنان و سرپوش دیگ و طبق و خوان باشد. (برهان). رجوع به سرپوش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
روسری زنان چادرمقنعه
فرهنگ لغت هوشیار
مرطوبه در فارسی مونث مرطوب: تر نمناک ژفیده مونث مرطوب جمع مرطوبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرطوسی
تصویر طرطوسی
منسوب به شهر طرطوس از مردم طرطوس
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بر سر دیگ کماجدان کاسه خم و جز آن گذارند تا محتوی آن محفوظ ماند، مقنعه زنان سر انداز. یا سر پوش از سر طبق برداشتن، از روی طبق سرپوش را بر کنار کردن، سری را فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرطوشه
تصویر خرطوشه
دانه فشنگ یک فشنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربوشه
تصویر ربوشه
سرپوش زنان مقنعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رطوبه
تصویر رطوبه
نم خیتی خیسی تری ژف نمناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفوشه
تصویر رفوشه
بازی و مسخرگی و ظرافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرطوش
تصویر خرطوش
فشنگ فشنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرطوشی
تصویر طرطوشی
منسوب به شهر طوطوشی از مردم طرطوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرطور
تصویر طرطور
تازی گشته سیرچاشنی کلاه برغو، دراز و باریک: مرد، ناتوان، ناکس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
((وَ. شَ یا ش))
روسری زنان، مقنعه
فرهنگ فارسی معین
بخار غلیظی که از ریختن آب روی خاکستر گرم به هوا برخیزد
فرهنگ گویش مازندرانی