- طرسوسی
- منسوب به طرسوس
معنی طرسوسی - جستجوی لغت در جدول جو
- طرسوسی ((طَ))
- منسوب به شهر طرسوس (شهری قدیمی در آسیای صغیر)، تقسیم شدنی، تقسیم شدن، تکه تکه شدن (می گویند شهر طرسوس مرز اسلام و کفر بوده و مسلمانان غنایم را در آن تقسیم می کرده اند)
- طرسوسی
- از مردم طرسوس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به شهر طرطوس از مردم طرطوس
چپاول و غارت کردن (به طرز رومیان در شهر طرسوس)
کلاه کلاه کشیشان
انیشگی در کوی تو انیشه همی گردم ای نگار (شهید)
حالت و چگونگی پرسو مقابل کم سویی
رنگ سبز طلایی، به رنگ پر طاووس، دارای چنین رنگی، در علم زیست شناسی درختچه ای زینتی با شاخه های نازک سبز رنگ، برگ های باریک ساده و گل های زرد معطر شبیه گل اقاقیا که گونه های مختلف دارد، نوعی جامۀ رنگین
فیسایی: سبز زرین، تاوشی گونه ای جامه رنگین، مروارید رنگین، از گیاهان
منسوب به شهر طوطوشی از مردم طرطوشه
منسوب به طاوس، سبز زرین، سبز دینارگون، آن که به چند رنگ زند، نوعی جامه رنگین
Cowardliness, Fearfulness
трусость , боязливость
Feigheit, Ängstlichkeit
боягузтво , боязкість
tchórzostwo, bojaźliwość
胆怯 , 害怕
covardia, temor
vigliaccheria, paura
cobardía, temblor
lâcheté, frayeur
lafheid, vrees
ความขี้ขลาด , ความหวาดกลัว
ketakutan
جبنٌ , خوفيّةٌ
कायरता , डरपोकपन
פחדנות , פחד
臆病 , 恐れ
겁쟁이 , 두려움
korkaklık
uoga, hofu
কাপুরুষতা , ভীতি
بزدلی , خوفیت
عروسی