- طراوت (دخترانه)
- تر و تازگی
معنی طراوت - جستجوی لغت در جدول جو
- طراوت
- شادابی
- طراوت
- تر و تازه شدن، تازگی، شادابی
- طراوت
- تر و تازه شدن، تازگی
- طراوت ((طَ وَ))
- تر و تازه شدن، تازگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حسن، خوبی، نیکویی، شادمانی
آزمند شدن، حریص شدن، خوگر شدن، معتاد شدن به چیزی
حریص گردیدن
نادرست نویسی تراوه جامه رنگین ابریشمی که بر نیزه و درفش بندند
تازه شدن
خوبی نیکویی، شادی شادمانی
بهادر و مهتر
تازه و سیراب شاداب تازه و پر آب
پژمرده خشک
ترهنده
آب و رنگ زبوی باد دلم آب و رنگ می گیرد زنام توبه ام آیینه زنگ می گیرد (عرفی)
شاداب بسیار تازه و بارونق
تازه و با رونق
Rosily
розово
рожевий
różowo
de forma rosada
in modo roseo
de manera sonrosada
de manière rosée
rozenkleurig
อย่างสีชมพู
secara merah muda
بشكلٍ زهيٍّ