جدول جو
جدول جو

معنی طراوت - جستجوی لغت در جدول جو

طراوت(دخترانه)
تر و تازگی
تصویری از طراوت
تصویر طراوت
فرهنگ نامهای ایرانی
طراوت
تر و تازه شدن، تازگی، شادابی
تصویری از طراوت
تصویر طراوت
فرهنگ فارسی عمید
طراوت
تر و تازه شدن، تازگی
تصویری از طراوت
تصویر طراوت
فرهنگ لغت هوشیار
طراوت((طَ وَ))
تر و تازه شدن، تازگی
تصویری از طراوت
تصویر طراوت
فرهنگ فارسی معین
طراوت
شادابی
تصویری از طراوت
تصویر طراوت
فرهنگ واژه فارسی سره
طراوت
تازگی، تری، جدت، خرمی، شادابی، غضاضت، نداوت، نزهت
متضاد: پژمردگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طلاوت
تصویر طلاوت
حسن، خوبی، نیکویی، شادمانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراوت
تصویر ضراوت
آزمند شدن، حریص شدن، خوگر شدن، معتاد شدن به چیزی
فرهنگ فارسی عمید
(طَ وَ / رِ)
جامه ای باشد ابریشمی که بر سر سنان نیزه و علم بندند. (برهان). جامۀ ابریشمی و رنگین که بر سر سنان نیزه و علم بندند و در مؤید بجای واو، دال مهمله نوشته. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به فرهنگ شعوری ص 168 و طراده در معنی علم شود
لغت نامه دهخدا
(طَ وَ)
تازه و پر آب:
بتا گر عنبری با زلف، با رخسار گر آتش
چسان داری طراوتناک عنبر را تو بر آتش.
ابونصر نصیرای بدخشانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
بهادر و مهتر. (آنندراج) (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(طُ ر ر)
جمع واژۀ طرّه
لغت نامه دهخدا
(طَ ءِ)
کوهی است معروف در نجد، جایگاهی است که در شعر ذکر آن آمده است. (مراصدالاطلاع)
لغت نامه دهخدا
(ثَمْ مَ)
ضری. ضراءه. آزمند و حریص گردیدن. (منتهی الارب). سخت حریص شدن. (زوزنی) : ضراوت سفها در افساد حال و اتلاف مال رعیت زیادت می گشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 383). قوت و ضراوت ابوعبداﷲ طائی در مباشرت حرب و چیرگی او بر سفک دماء وفتک اولیای خویش بدید. (ترجمه تاریخ یمینی ص 351)، حریص بودن بر صید، در پی صید دونده شدن سگ. (منتهی الارب). در پی صید دویدن سگ، خوگر شدن چیزی را، و منه قول عمر (رض) : ایّاکم و هذه المحازر فان لها ضراوه کضراوه الخمر. (منتهی الارب) ، خوف کردن. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طرافت
تصویر طرافت
تازه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاوت
تصویر طلاوت
خوبی نیکویی، شادی شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرطراوت
تصویر پرطراوت
تازه و با رونق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر طراوت
تصویر پر طراوت
شاداب بسیار تازه و بارونق
فرهنگ لغت هوشیار
آب و رنگ زبوی باد دلم آب و رنگ می گیرد زنام توبه ام آیینه زنگ می گیرد (عرفی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
ترهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی طراوت
تصویر بی طراوت
پژمرده خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراوتناک
تصویر طراوتناک
تازه و سیراب شاداب تازه و پر آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوت
تصویر راوت
بهادر و مهتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراوت
تصویر ضراوت
حریص گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراوه
تصویر طراوه
نادرست نویسی تراوه جامه رنگین ابریشمی که بر نیزه و درفش بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضراوت
تصویر ضراوت
((ضَ وَ))
حریص شدن، معتاد گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلاوت
تصویر طلاوت
((طَ یا طِ وَ))
خوبی، نیکویی، شادی، شادمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طرافت
تصویر طرافت
((طَ فَ))
نو شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
Rosily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کوهی در شرق روستای ویسر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
розово
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
rosig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
рожевий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
różowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با طراوت
تصویر با طراوت
玫瑰色地
دیکشنری فارسی به چینی