جدول جو
جدول جو

معنی طراشولی - جستجوی لغت در جدول جو

طراشولی
بقول زنتهایمر اسم اندلسی قسم صغیر صامر بوما است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طُ نُ)
رجوع به طرنشول و طورناشولی شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
به اندلسی صامریومای صغیر است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
طالیفراست. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
رقیب الشمس. صامرتوما
لغت نامه دهخدا
رجوع به طرنشولی و طرنشول شود: و یسمی باللطینی العامی عندنا طورناشولی، (از دزی ج 2 ص 42 از ابن بیطار و ابن جلجل)
لغت نامه دهخدا
(طُ نُ)
به سریانی صامریوما نامند. (فهرست مخزن الادویه). آفتاب گردان. آفتاب گردک. آفتاب پرست. تنوم. شجرهالیمام. ایلیوطرفیون طوماغا. طرنشولی در اصطلاح عوام اسپانیا. (ابن البیطار). رجوع به طرنشولی و طورناشولی و دزی ج 2 ص 42 شود
لغت نامه دهخدا
و اندر دریای هند از جزیره های آباد و بیران هزار و سیصد و هفتاد جزیره است ویکی عظیم تر است که آنرا طرالوی خوانند. سه هزار میل است با قصی بحر، برابر زمین هندوان از ناحیت شرق، و آنجا کوههای عظیم و نهرهای بسیار است که از آنجا یاقوت سرخ و دیگر لونها بیرون آید و جوهرها نیکو و پیرامون آن نوزده جزیره است وشهرها و سراندیب و کوه راهون که آدم علیه السلام از بهشت بر آنجا افتاد. (مجمل التواریخ و القصص ص 471)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
طرخون است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به طرخون شود
لغت نامه دهخدا
(قَ وُ)
نگهبانی. محارست. محافظت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و مرکب از سیصد خانوارکه در حد چهاردانگه ساکن هستند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(طُ)
معرب از اپس سوم، جانوری به آمریکا و مادۀ او را کیسه گونه ای به زیر شکم است که بچگان خویش در خردی گاه حمل و نقل و حفظ از جانوران دیگر در آن جای دهد
لغت نامه دهخدا
تصویری از قراچولی
تصویر قراچولی
قراچوری بنگرید به قراچوری شمشیر دار شمشیر زن، شمشیر (دراز)
فرهنگ لغت هوشیار
اسپانیایی تازی گشته گل آفتابگردان، چینما چکیده آفتابگردان که از شناساها در ماتشناسی (شیمی) است گل آفتاب گردان، محلول آفتاب گردان که یکی از معرفهای شیمیایی است
فرهنگ لغت هوشیار
بالاترین کرت هر پاره ی زمین
فرهنگ گویش مازندرانی