جدول جو
جدول جو

معنی طراحی - جستجوی لغت در جدول جو

طراحی
نمودار سازی
تصویری از طراحی
تصویر طراحی
فرهنگ واژه فارسی سره
طراحی
عمل و شغل طراح طرح افکنی نقشه ریزی، طرح نقاشی، شیوه ای از نقاشی که جنبه طرح آزمایشی و تمرینی دارد، ریختن طرح جامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
طراحی
کاری که طراح انجام می دهد
تصویری از طراحی
تصویر طراحی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جراحی
تصویر جراحی
کرنت، کارد پزشکی
فرهنگ واژه فارسی سره
نیشگری کار نیش رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن انساج و اعضای ناسالم و معیوب بمنظور بهبود حال مریض سر و کار دارد، شغل جراح عمل جراح. یا جراحی پلاستیک. رشته ای از جراحی که بمنظور ترمیم اعضای از دست رفته یا زیباتر ساختن اعضای موجود انجام میشود جراحی ترمیمی
فرهنگ لغت هوشیار
برگرفته ازشرحه تازی ک باب کنجه (گویش شیرازی) کباب تکه نوعی کباب از گوشت شرحه شرحه (تکه تکه) می پختند و در سطل می نهادند
فرهنگ لغت هوشیار
از صراحیه: تنگ به شکل حیوانات تکوک قسمی ظرف شیشه یی یا بلورین با شکمی متوسط و گلوگاهی تنگ و دراز که در آن شراب یا مسکری دیگر کنند و در مجلسی و از آن در پیاله و جام قدح ریزند آوند شراب
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته ترازی از مردم تراز از ساخته های تراز پارسی تازی گشته ترازی ترز نگار منسوب بشهر طراز، آنچه در شهر طراز یافت شود اسب طرازی گرگ طرازی. منسوب به طراز آن که جامه را نگار کند مطرز رقام. یا جامه طراز. جامه ای که برای سلطان بافند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراری
تصویر طراری
کیسه بری بریکبری ترفندگری کسیه بری، دزدی، گربزی
فرهنگ لغت هوشیار
((جَ رّ))
رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن یا ترمیم اعضای ناسالم و معیوب به منظور بهبود حال بیمار سر و کار دارد
فرهنگ فارسی معین
((شَ))
نوعی کباب که از گوشت شرحه شرحه (تکه تکه) می پختند و در سطل می نهادند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صراحی
تصویر صراحی
((صُ))
ظرف شراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طراری
تصویر طراری
کیسه بری، حیله گری
فرهنگ فارسی معین
ظرف شیشه ای یا بلوری شکم دار و دهان تنگ که در آن شراب می نوشیدند، ظرف شراب، تنگ شراب، برای مثال به زبان صراحی و لب جام / هاتف صبح را جواب دهید (خاقانی - ۵۹۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
شغل و عمل جراح، شاخه ای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمت های مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافت های مریض و معیوب و پیوند و بخیۀ جراحات
جراحی پلاستیک: در پزشکی، نوعی جراحی سطحی که برای زیبایی چهره و سایر اندام انسان صورت می گیرد و جراح بافت های برآمده و نازیبا را با عمل جراحی ترمیم و معالجه می کند، انتقال نسج سالم برای ترمیم نسج آسیب دیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جراحی
تصویر جراحی
Surgical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
хирургический
دیکشنری فارسی به روسی
хірургічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ศัลยกรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی