جدول جو
جدول جو

معنی طخوخ - جستجوی لغت در جدول جو

طخوخ
(طُ)
دشوارخوئی. بدصحبتی. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَخْ وَ)
ابر تنک. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طُ)
حد فاصل میان دوزمین. (منتهی الارب) (آنندراج). سرحد. مرادف تخوم
لغت نامه دهخدا
(فُ)
جمع واژۀ فخ ّ. رجوع به فخ ّ شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
اصل. لخوخ، اصل عیب ناک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
شفتالو. جمع واژۀ خوخه. رجوع به خوخه شود
لغت نامه دهخدا
طوخ الخیل، قریۀ دیگری است به صعید غربی نیل و بدان طوخ بیت یمون گویند و طوه نیز خوانند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
دهی است به حوف غربی و آن را طوخ مزید گویند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَظظ)
تهمت کردن کسی را به قول یا به فعل. (منتهی الارب). تهمت کردن به چیزی بد از گفتار و کردار. (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فخوخ
تصویر فخوخ
جمع فخ، دام های شکاری دام شکاری، جمع فخاخ فخوخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوخ
تصویر خوخ
شفتالو از گیاهان هلو شفتالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طوخ
تصویر طوخ
چفته بستن (تهمت زدن)
فرهنگ لغت هوشیار