جدول جو
جدول جو

معنی طحلمه - جستجوی لغت در جدول جو

طحلمه
(طِ لِ مَ)
ابر، ابر پاره: یقال ما فی السماء طحلمه، ای غیم او قطعه منه. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ لِ مَ)
ج، تحالم. عناقی تحلمه، بزغالۀ بسیارکنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسیارکنه. (اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
(طُ مَ)
نان کوماج. (منتهی الارب) ، شکار. (مهذب الاسماء) ، صفیحه من حجاره لطابق یخبز علیها، و فی الحدیث انه علیه السلام مر برجل یعالج طلمه لأصحابه فی سفر قد عرق فقال لایصیبه حرجهنم ابداً. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طُ لَ)
سپرزرنگی و آن رنگی است میان تیرگی و سیاهی با اندک سپیدی. (منتهی الارب) (آنندراج). لون بین الغبره و البیاض. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(طَ مَ)
طحمهالوادی، بهترین جای از وادی و معظم آن، طحمهالسیل و طحمهاللیل کذلک ویثلّث فی الکل، گروه مردم، طحمهالفتنه، دوادوش مردمان در وقت فتنه، طحمه ابلیس، افساد اوست، گیاهی است، نوعی از گیاه شور. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ لَ مَ)
سر پستان و آن دو باشد، گیاه سعدان. (منتهی الارب) (آنندراج) ، گیاهی است دیگر، کنۀ خرد. (منتهی الارب). یکی حلم و آن کنۀ خرد است. (از مهذب الاسماء) ، کنۀ بزرگ. و این لغت از اضداد است. رجوع به حلم شود، کرمی است که در چرم افتد و هرگاه دباغت کنند جاهای خوردۀ آن دریده و کفیده گردد. ج، حلم، خون پدر. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ لِ مَ)
مؤنث حلم است. (منتهی الارب). رجوع به حلم شود
لغت نامه دهخدا
(طَ لَ مَ)
جمع واژۀ طالم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَلُ)
انداختن کسی را از کوه یا چاه. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
ذبح کردن، فراهم آوردن
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
پر کردن مشک را، زه کردن کمان را. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(طِ رِ مَ)
ما علیه طحرمه، نیست بر وی چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
چغزلاوه برآوردن آب. (آنندراج) (منتهی الارب). طلحلب العین کذلک. (منتهی الارب) ، بزغ سمه کردن آب، بریدن پشم شتران را، کشتن کسی را، سبز شدن زمین از نبات (بصیغۀ مجهول). (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِ لِ بَ)
شی ٔ اندک و حقیر. (منتهی الارب) ، موی. یقال: ما علیه طحلبهٌ، ای شعره. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طحله
تصویر طحله
سپرز رنگی رنگی است میان تیرگی و سیاهی با اندک سپیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلمه
تصویر طلمه
کوماج گونه ای از نان نان پهن شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلمه
تصویر حلمه
شنگار از گیاهان، کنه، نوک پستان، پوستخورک از خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار