جدول جو
جدول جو

معنی طجرشت - جستجوی لغت در جدول جو

طجرشت
(طَ رِ)
تجریش. قصبۀ بلوک شمیران به قصران بیرونی به در ری: به دیه طجرشت از جهت خستگی هوا نزول فرمود چه حرارت هوابغایت بود. (راحهالصدور ص 113). و متوجه دارالملک ری شد، تا آنجا زفاف سازد، و عروس مراد را در کنار آرد. چون بنزدیک مقصود رسید، در دیه طجرشت جهت دفع اذاء حرارت هوا بفضاء آن صحرا فرودآمد. (از العراضه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ نِ)
نام موضعی خوش آب و هوا از ملک ری که طهران دارالسلطنۀ آن است:
نازد به آه و اشک دلم کوی او سلیم
چون ملک ری به آب و هوای طرشت ما.
محمدقلی سلیم (از آنندراج).
در تداول ’درشت’ گویند. دهی جزء بخش کن شهرستان تهران، در 2000گزی باختری تهران و 10000گزی جنوب خاوری کن و 1000گزی شمال راه شوسۀ تهران -کرج. دامنه، معتدل، با 1457 تن سکنه. قسمتی از سکنه در تهران سکونت کرده اند. آب آن از قنات و در بهار از رود خانه کن. محصول آنجاغلات و انار و انجیر و صیفی و مختصر میوه. شغل اهالی زراعت است. دبستان، پاسگاه ژاندارمری موقت و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طرشت
تصویر طرشت
نادرست نویسی درشت بخشی از شهرتهران
فرهنگ لغت هوشیار