جدول جو
جدول جو

معنی طبیعیات - جستجوی لغت در جدول جو

طبیعیات
علمی که از طبایع و خصایص اشیا بحث می کند
تصویری از طبیعیات
تصویر طبیعیات
فرهنگ فارسی عمید
طبیعیات
(طَ عی یا)
جمع واژۀ طبیعی. علم طبیعیات. و او علم چیزهاست که به حس تعلق دارد، و اندر جنبش و گردشند. (دانشنامۀ علائی)
لغت نامه دهخدا
طبیعیات
جمع طبیعیه، پرهامشناسی دانش پرهامشناسی جمع طبیعیه، علمی که از طبایع و خصایص اشیا بحث می کند، علوم طبیعی
فرهنگ لغت هوشیار
طبیعیات
علوم طبیعی، فطری، غریزی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رباعیات
تصویر رباعیات
رباعی، آنچه از چهار جزء تشکیل شده باشد، چهارتایی، در علوم ادبی شعری متشکل از چهار مصراع که مصراع اول و دوم و چهارم آن هم قافیه و بر وزن «لا حول و لا قوه الا بالله» باشد و ممکن است مصراع سوم آن نیز با دیگر مصراع ها هم قافیه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبیعیون
تصویر طبیعیون
علمای علوم طبیعی
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
جمع واژۀ رباعیه، بمعنی چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از منتخب اللغات) (از غیاث اللغات). چهار دندان که از پس ثنایا بود. (مهذب الاسماء) ، جمع واژۀ رباعیه، بمعنی حیوانی که دندانهای رباعی را افکنده باشد. (از متن اللغه) ، جمع واژۀ رباع. (منتهی الارب). رجوع به مفردهای کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(رُ عی یا)
شعرهای دوبیتی. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ رباعی. رجوع به رباعی شود
لغت نامه دهخدا
(طَعی یو)
جمع واژۀ طبیعی (در حال رفع). علمای علم طبیعی. رجوع به طبیعی و ضحی الاسلام ج 3 ص 135 شود
لغت نامه دهخدا
(طَ عی یی)
جمع واژۀ طبیعی (در حال نصب و جر). حکمای طبیعیین. مقابل حکمای الهیین. رجوع به ضحی الاسلام ج 3 ص 17، 121، 126، 131 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سباعیات
تصویر سباعیات
جمع سباعیه، هفت پاره ها مونث سباعی جمع سباعیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
به سرشت به خودی خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعیه
تصویر طبیعیه
مونث طبیعی پرهامیک مونث طبیعی، جمع طبیعیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعیی
تصویر طبیعیی
جمع طبیعی، کیانیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضبعیات
تصویر ضبعیات
کفتاریان تیره کفتارها
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به طبیعت مربوط به طبیعت آن چه به طبیعت اختصاص دارد، جبلی ذاتی فطری مقابل صناعی مصنوعی عملی ساختگی، مخلوق مقابل مصنوع، امری که مقتضای طبع باشد چیزی که مسند با ذات شی باشد، یا امور طبیعی. آثار و حرکات و زمانیات و مکان و کلیه اموری که مربوط به ماده و مادیات است. یا تاریخ طبیعی. علوم طبیعی طبیعیات. یا حرارت طبیعی. حرارت غریزی. یا حکمت (علم فن) طبیعی. یکی از شعب حکمت نظری. و آن علم به احوال اجسام طبیعی بحث می کند و موضوع آن جسم است و اصول آن هشت است: سماع طبیعی یا سمع الکیان، سما و عالم - کون و فساد، آثار علویه، معادن، نبات، حیوان، علم نفس. یا عالم طبیعی. طبیعی دان. یاعلوم طبیعی. دانشهایی که از پیدایش و زندگی جمادات نباتات و حیوانات بحث می کنند، کسی که حوادث جهان را منسوب به طبیعت می داند و قایل به نیرویی ما فوق طبیعت نباشد، عالم علم طبیعی طبیعی دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعات
تصویر طبیعات
جمع طبیعت، نهاد ها خویها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباعیات
تصویر رباعیات
چهار دندان انسان بین دندانهای ثنایا و انیاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقیعیات
تصویر نقیعیات
نم رویان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طبیعی، کیانیان منسوب به طبیعت مربوط به طبیعت آن چه به طبیعت اختصاص دارد، جبلی ذاتی فطری مقابل صناعی مصنوعی عملی ساختگی، مخلوق مقابل مصنوع، امری که مقتضای طبع باشد چیزی که مسند با ذات شی باشد، یا امور طبیعی. آثار و حرکات و زمانیات و مکان و کلیه اموری که مربوط به ماده و مادیات است. یا تاریخ طبیعی. علوم طبیعی طبیعیات. یا حرارت طبیعی. حرارت غریزی. یا حکمت (علم فن) طبیعی. یکی از شعب حکمت نظری. و آن علم به احوال اجسام طبیعی بحث می کند و موضوع آن جسم است و اصول آن هشت است: سماع طبیعی یا سمع الکیان، سما و عالم - کون و فساد، آثار علویه، معادن، نبات، حیوان، علم نفس. یا عالم طبیعی. طبیعی دان. یاعلوم طبیعی. دانشهایی که از پیدایش و زندگی جمادات نباتات و حیوانات بحث می کنند، کسی که حوادث جهان را منسوب به طبیعت می داند و قایل به نیرویی ما فوق طبیعت نباشد، عالم علم طبیعی طبیعی دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباعیات
تصویر رباعیات
((رُ یّ))
جمع رباعیه (رباعی)، اشعار چهار مصراعی، دندان های اربعه انسان بین ثنایا و انیاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
Naturally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
naturellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
naturalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
secara alami
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
स्वाभाविक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
natuurlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
فیزیک دان
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
naturalmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
naturalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
naturalnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
природно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
natürlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
естественно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
자연스럽게
دیکشنری فارسی به کره ای