جدول جو
جدول جو

معنی طبیعات - جستجوی لغت در جدول جو

طبیعات
جمع طبیعت، نهاد ها خویها
تصویری از طبیعات
تصویر طبیعات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طبیعیات
تصویر طبیعیات
علمی که از طبایع و خصایص اشیا بحث می کند
فرهنگ فارسی عمید
جمع طبیعیه، پرهامشناسی دانش پرهامشناسی جمع طبیعیه، علمی که از طبایع و خصایص اشیا بحث می کند، علوم طبیعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعتا
تصویر طبیعتا
به سرشت به خودی خود
فرهنگ لغت هوشیار
естественно
دیکشنری فارسی به روسی
स्वाभाविक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
อย่างเป็นธรรมชาติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
স্বাভাবিকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
قدرتی طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
خیم، سرشت، زیستگاه، کیاناد، نیاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
قسمتی از جهان که ساختۀ دست بشر نیست مانند گیاهان، جانوران، جنگل، دریا، کوه و بیابان، جهان هستی
قضا و قدر، روزگار، فطرت، سرشت، نهاد، برای مثال طبیعت انسان میل به کمال است، هر یک از عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش)، غریزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
سرشت که مردم بر آن آفریده شده اند، نهاد، فطرت، ذات، سلیقه، خلقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
((طَ عَ))
سرشت، خوی، آن بخش از جهان که ساخته دست آدمی نیست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طبیعت
تصویر طبیعت
Nature
دیکشنری فارسی به انگلیسی