معنی طایق - جستجوی لغت در جدول جو

طایق

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طارق — تصویر طارق

(پسرانه)

ستاره صبح، نام سوره ای در قرآن کریم

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از طریق — تصویر طریق

راه، مسیر، روش، طریقه، رسم
مسلک، مذهب

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از قایق — تصویر قایق

کشتی کوچک پارویی یا موتوری، کرجی، زورق

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طارق — تصویر طارق

هشتاد و ششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۲ آیه، درشب آینده، به شب پیدا شونده، آینده در شب

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از رایق — تصویر رایق

خالص، صاف، صافی، پسندیده، مطلوب، خوشایند و نیکو، خوش رو

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طایر — تصویر طایر

پرواز کننده، پرنده، پرنده ای که به آن فال می زنند،
کنایه از فال
طایر فلک: فرشته
طایر قدس: فرشته، طایر فلک

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طایع — تصویر طایع

فرمان بردار، آنکه فرمان کسی را می پذیرد یا اجرا می کند
فرمان بر، فرمان پذیر، فرمان شنو، فرمان نیوش، سر به راه، سر بر خط، سر سپرده، نرم گردن، طاعت پیشه، طاعت ور، مطیع، مطاوع، مطواع، عبید، منقاد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سایق — تصویر سایق

سوق دهنده، جلو برنده، چاروا، رانندۀ اتومبیل

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طلیق — تصویر طلیق

آزاد، رها، غیرمقید، گشاده زبان، فصیح، روان

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طایل — تصویر طایل

وسیع، گسترده، کنایه از زیاد، فایده، سود

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از فایق — تصویر فایق

برگزیده، برتر، چیره، مسلط
فایق آمدن (شدن): چیره شدن، برتری یافتن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طاقی — تصویر طاقی

نوعی کلاه دراز شبیه کلاه درویشان

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عایق — تصویر عایق

آنچه سر راه کسی یا چیزی واقع می شود، در علم فیزیک ماده ای که برق، حرارت، صدا و مانند آن از آن عبور نمی کند، نارسانا مثلاً عایق صوتی

فرهنگ فارسی عمید

(بَ یِ)

بطائق. رجوع به بطائق شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از شایق — تصویر شایق

مشتاق، راغب، خاطر خواه

فرهنگ لغت هوشیار

برنده قاطع، فزونی مزیت، توانایی قدرت، توانگری، فراخی وسعت، فایده سود نفع

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طارق — تصویر طارق

در شب پیدا شونده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طاقی — تصویر طاقی

پارسی است تاغی تاکی گونه ای کلاه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طریق — تصویر طریق

راه، صراط، روش، نحو، وجه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طبیق — تصویر طبیق

تسویی از شب هاسری از شب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طالق — تصویر طالق

رها، هلیده (مطلقه مطلقه)، وانهاده رها کرده یله کرده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طایع — تصویر طایع

فرمانبردار مطیع، خواهان راغب، جمع طایعین (طائنین) طوع

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طایف — تصویر طایف

طواف کننده، شبگرد عسس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طایه — تصویر طایه

پشت بام

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تایق — تصویر تایق

شایق و آرزومند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طائق — تصویر طائق

پر گر (طوق)، سنگ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ضایق — تصویر ضایق

کم وسعت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ذایق — تصویر ذایق

چشنده مزه گیرنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از رایق — تصویر رایق

خالص، پسندیده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سایق — تصویر سایق

سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق

فرهنگ لغت هوشیار

پارسی تازی گشته تابه آگور بزرگ را گویند، تابه آوند آهنی که در آن نان پزند، شیشه طبقه: آشکوب اشکوب تازی گشته تباک تنباکو طابق مطابق: برابر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لایق — تصویر لایق

شایسته، سزاوار

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از قایق — تصویر قایق

کرجی، کلک

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از طریق — تصویر طریق

راه، روش

فرهنگ واژه فارسی سره