جدول جو
جدول جو

معنی طالحشقوق - جستجوی لغت در جدول جو

طالحشقوق
بقله الیهودیه. خس کاذب. (دزی ج 2 ص 19). گیاهی است که معمولاً یکسال عمر میکند و گاهی هم بیشتر دوام میکند. برگهای آن در دو طرف شاخه میروید ولی کاملاً روبروی هم قرار ندارند. گلهای آن یکنوع گل مرکب و زردرنگ است. در حدود سی نوع از این گیاه در دنیا شناخته شده است. وقتی آن را خرد و ریزریز کنند شیرۀ سفیدرنگی از آن خارج میشود، این گیاه به سرعت نمو کرده و زیادمیشود خوک و خرگوش با رغبت آن را میخورند و برگهای جوان و تازۀ آن را بعنوان ’سالاد’ استعمال میکنند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

یعضید. خس السلاطه. هندباء بری. کاسنی صحرائی: و اگر مقصود زدودن ریش باشد علف ایشان (علف آن جانوران که شیر آنان خورند) حاشا باید و حندقوقی و طلحشوق. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). طلخشقوق و طلخشوق هم گویند. حمزه گوید: طلخشوق را به نامهای مختلف تعریف کرده اند چون حواالبقر و خاروکاودن این جمله نامهاست و ابوالخیر او را طرشقوق گوید. ارجانی گوید: طلخشوق سرد و خشک است در یک درجه و خشکی او غالب است بر سردی او و شربت او مضرت زهرها را دفع کند و اگر بر موضع گزیدگی مار و کژدم نهاده شود درد را تسکین دهد و ضرر زهر دفع کند و سده های جگر و معده را بگشاید و این هر دو عضو را تقویت کند از اعضاء رئیسه. (ترجمه صیدنۀ ابوریحان). رجوع به طرخشقوق شود
لغت نامه دهخدا
(طَ حَ)
الهندباء. (تذکرۀ داود انطاکی ص 238). کاسنی. رجوع به طرخشقون شود
لغت نامه دهخدا