جدول جو
جدول جو

معنی طازجه - جستجوی لغت در جدول جو

طازجه
(زَ جَ)
در قرن هفتم هجری برابر گفتۀ یاقوت اهالی خوارزم درهم راطازجه مینامیده اند و آن بوزن چهار دانگ و نیم بوده. (معجم البلدان) ، درست زر. ج، طوازج
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ زَ جَ)
جمع واژۀ ازج
لغت نامه دهخدا
(اَ زِجْ جَ)
تریشه ها. (ابن البیطار)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
تازه. معرب است. (منتهی الارب). سخن راست و نیکو و پاکیزه. (منتهی الارب) (قطر المحیط) ، خالص از هر چیزی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
نهری است در اندلس
لغت نامه دهخدا