جدول جو
جدول جو

معنی طآطر - جستجوی لغت در جدول جو

طآطر
(طِ آ)
معرب تآتر. محلی که آثار درامی و غیره در آن نمایش داده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
تاطﱡر خم گردیدن و کج شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، خود را در بند داشتن، خانه نشین شدن زن و ناکدخدا ماندن زن در خانه پدر و مادر خود تا مدتی. (منتهی الارب). رجوع به تاءطﱡر شود
لغت نامه دهخدا
(طَ طَ)
غلیظ. ج، طباطره. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(طَ طَ)
مرغ آبی است از اقسام اوز. (فهرست مخزن الادویه). ظاهراً تحریف طبطو مصحف طیطو است
لغت نامه دهخدا
(طُ طُ)
فعل امر است جهت همسایگی بیت اﷲ الحرام و همیشگی بر آن. (منتهی الارب). امرٌ بمجاوره البیت الحرام و الدوام علیها. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ / طَ)
موضعی است به شام. (منتهی الارب). قریه ای است به وادی بطنان که همان وادی بزاعۀ نزدیک حلب باشد، و آن را طلطل نیز گویند، و طرطر در شعر امروءالقیس آمده است. (معجم البلدان ج 6 ص 61)
لغت نامه دهخدا
حبهالخضراست. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(طی طَ)
یرفاقه. لوره. غار اسکندرانی. رجوع به غار اسکندرانی شود
لغت نامه دهخدا