جدول جو
جدول جو

معنی ضیائی - جستجوی لغت در جدول جو

ضیائی
ضیاءالدین محمدشفیع (سید ...)، هدایت گوید: از سادات کازرون و از علما و فضلای این اوانست، در شیراز توطن دارد و به افاده و استفاده می گذراند، سالهاست که با فقیر مؤلفش دوستی محکم است، گاهی شعری از طبعش سر می زند و از آن جمله است:
آرزوی دلی اما ز تو دل را چه نشاط
که درآئی چو ز در دل برود از دستم،
هنوز تشنۀ لعل شراب فام توام
بحشر اگرچه ز کوثر کنند سیرابم،
(از مجمع الفصحا ج 2 ص 337)
محمدعلی، از اهالی مولتان هند، وی بسال 1024 هجری قمری در اکبرآباد هند درگذشت، این بیت او راست:
شهید تیغ ستم را به حشر وعده مده
که کشتگان تو را ذوق خونبها اینجاست،
(از قاموس الاعلام ترکی)
حسن موستاری، متوفی بسال 972 هجری قمری او را دیوانی است بترکی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به شیا، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
منسوب به نیا، رجوع به نیا و نیز رجوع به نیایی شود
لغت نامه دهخدا
(ئی ی)
منسوب به یاء حرف آخر حروف هجاء.
- اجوف یائی یا معتل یائی، مقابل اجوف واوی. فعلی که عین الفعل آن یاء باشد.
- ناقص یائی، فعلی که لام الفعل آن یاء بود چون رمی (ر م ی ) . مقابل ناقص واوی.
، جهانگیری به استناد بیت زیر از منوچهری:
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم یائی.
منوچهری.
یائی را به معنی بیمار آورده است.
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ)
شاعر ترک. پسر عبدالله موستاری. درگذشتۀ 972 هجری قمری دیوان ترکی دارد. (هدیهالعارفین ج 1 ص 290)
لغت نامه دهخدا
ابری
فرهنگ گویش مازندرانی