جدول جو
جدول جو

معنی ضوکعه - جستجوی لغت در جدول جو

ضوکعه
(ضَ کَ عَ)
مرد بسیارگوشت گران سنگ. گول سست بدن سست رای. (منتهی الارب). احمق گرانجان. (مهذب الاسماء) ، زنی که پیچان پیچان رود و سستی و تمهل کند در رفتن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضوکعه
(حَ)
مانده گردیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حِ بَ)
خواری و فروتنی کردن. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا