جدول جو
جدول جو

معنی ضؤضوء - جستجوی لغت در جدول جو

ضؤضوء
(ضُءْ)
رجوع به ضئضی ٔ شود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضُءْ ضُءْ)
ضئضی ٔ. و رجوع به ضئضی ٔ شود، مرغی است خجک دار که گنجشک را شکار کند، یا همان شقراق است و عربان آن را شوم انگارند و بدان فال بد گیرند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضُ ءَ)
جمع واژۀ ضئیل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَءْ ضَءْ)
بانگ و فریاد مردمان در جنگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ)
ضوضا. رجوع ب-ه ض-وض-ا ش-ود
لغت نامه دهخدا
(حَ)
بانگ کردن. (دهار)
لغت نامه دهخدا
پادیاپی پادیاب پادیابه دست نماز آبدست نماز عید خواهم کرد هان ساقی بیار آبی برای آبدست ما به ابریق قدح شویان (کمال)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضوضاء
تصویر ضوضاء
((ضَ یا ضُ))
شور و غوغا، هیاهو، بانگ
فرهنگ فارسی معین