معنی ضوابح - جستجوی لغت در جدول جو
ضوابح
(ضَ بِ)
جمع واژۀ ضابح. (منتهی الارب)
ادامه...
جَمعِ واژۀ ضابح. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر ضوابط
ضوابط
ضابطه، قاعده، دستور، نظم، آیین، رسم
ادامه...
ضابطه، قاعده، دستور، نظم، آیین، رسم
فرهنگ فارسی عمید
ضوابط
(ضَ بِ)
جمع واژۀ ضابطه
ادامه...
جَمعِ واژۀ ضابطه
لغت نامه دهخدا
کوابح
(کَ بِ)
جمع واژۀ کابح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کابح شود
ادامه...
جَمعِ واژۀ کابح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کابح شود
لغت نامه دهخدا
سوابح
(سَ بِ)
جمع واژۀ سابح. رجوع به سابح شود
ادامه...
جَمعِ واژۀ سابح. رجوع به سابح شود
لغت نامه دهخدا
ضابح
(بِ)
اسب بابانگ. ج، ضوابح. (منتهی الارب)
ادامه...
اسب بابانگ. ج، ضوابح. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویر سوابح
سوابح
جمع سابحه، نوندان تیزتگان اسپان تند رو
ادامه...
جمع سابحه، نوندان تیزتگان اسپان تند رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ضوابط
ضوابط
جمع ضابطه
ادامه...
جمع ضابطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ضوابط
ضوابط
بندها
ادامه...
بندها
فرهنگ واژه فارسی سره