جدول جو
جدول جو

معنی ضوائن - جستجوی لغت در جدول جو

ضوائن
(ضَ ءِ)
جمع واژۀ ضائنه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضغائن
تصویر ضغائن
ضغینه ها، حقدها، کینه ها، جمع واژۀ ضغینه
فرهنگ فارسی عمید
(بَ ءِ)
جمع واژۀ بائنه. رجوع به بائنه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ ءِ)
جمع واژۀ حائنه به معنی بلای مهلک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ ءِ)
جمع واژۀ اون. رجوع به اون شود
لغت نامه دهخدا
(ضَ ءِ)
ضنائن اﷲ، خاصان خلق او. و فی الحدیث: ان ﷲ تعالی ضنائن من خلقه یحییهم فی عافیه و یمیتهم فی عافیه. (منتهی الارب). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ضنائن عبارتست از مخصوصان بارگاه حق عزّاسمه و آنان کسانی هستند که او - تقدست اسمائه - از آشکار ساختن و در شمار سایر مردم آوردن آنها خودداری فرماید، برای آنکه قرب و منزلت آنها نزد باری تعالی بسیار است و از نفائس آفرینش محسوبند، چنانکه پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله و سلم فرموده که: ان للّه ضنائن من خلقه البسهم النور الساطع یحییهم فی عافیه و یمیتهم فی عافیه. کذا فی اصطلاحات الصوفیه. و رجوع به تعریفات جرجانی شود
لغت نامه دهخدا
(ضَ ءِ)
شتران لاغراندام کم گوشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ مِ)
جمع واژۀ ضامن. (منتهی الارب). رجوع به ضامن شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
کوهی است. (منتهی الارب). کوهی است بسیارعلف در سراه، که آبها بر روی آن جاری است. و آن را به ضم اول نیز خوانده اند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(ضَ ءِ)
جمع واژۀ ضغینه. (دهار). رجوع به ضغاین شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
ستور پشم دار، میش نر. (منتهی الارب) (دهار). خلاف ماعز، سست فروهشته شکم، مرد نیکوتن کمخوار، پشتۀ سپید پهنا از ریگ. (منتهی الارب). ج، ضأن، ضاءن، ضئین
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
از کوههای بنی سلول دو کوهست که یکی را ضائن و دیگری را ضمر خوانند و ازهر دو با هم به ضمران عبارت کنند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(وَج ج)
دهی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. در 21000گزی جنوب کهنوج، سر راه مالرو انگهران میناب. کوهستانی و گرمسیر است. سکنۀ آن پنج تن است. آب آن از قنات و محصول آن خرما است شغل اهالی زراعت و مکاری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضنائن
تصویر ضنائن
به گونه رمن بر جستگان بر کشیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضغائن
تصویر ضغائن
کینه ها، عداوت ها، دشمنی ها
فرهنگ لغت هوشیار