معنی ضمران در لغت نامه دهخدا

سگی است، یا ماده سگی. (منتهی الارب). نام سگی است. (مهذب الاسماء)

معنی ضمران در لغت نامه دهخدا

وادئی است به نجد. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). نصر گوید: ضمران بضم ضاد و فتح، آن وادئی است بنجد از بطن قوّ. (معجم البلدان).، - ذوالضمران، موضعی است. (معجم البلدان)

معنی ضمران در لغت نامه دهخدا

گیاهی است نهایت باریک. (منتهی الارب). درختی است باریک. (منتخب اللغات). گیاهی است. (المرصع)

معنی ضمران - جستجوی لغت در جدول جو

ضمران

لغت نامه دهخدا

ضمران

لغت نامه دهخدا

ضمران

لغت نامه دهخدا

عمران

(پسرانه)

نام پدر موسی پیامبر (ص)، نام سوره ای در قرآن کریم

فرهنگ نامهای ایرانی

زمران

(پسرانه)

نام پسر ابراهیم (ع)

فرهنگ نامهای ایرانی

عمران

آبادی، آبادانی

فرهنگ فارسی عمید

ضومران

ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه پرم، شاه سپرغم، شاسپرم، ضیمران، شاه سپرم، شاه اسپرغم، اسپرغم، اسفرم، سپرم، نازبو، سپرهم، شاه اسپرم، اسفرغم، سپرغم، اسپرم، ونجنک

رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه پَرَم، شاهِ سپَرَغم، شاسپَرَم، ضَیمُران، شاهِ سپَرَم، شاه اِسپَرغَم، اِسپَرغَم، اِسفَرَم، سِپَرَم، نازبو، سِپَرهَم، شاه اِسپَرَم، اِسفَرغَم، سِپَرغَم، اِسپَرَم، وَنجنَک

فرهنگ فارسی عمید

ضیمران

ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه اسپرغم، اسفرغم، شاه سپرغم، سپرهم، اسپرغم، ضومران، اسفرم، شاه پرم، شاه سپرم، سپرم، شاسپرم، نازبو، سپرغم، شاه اسپرم، اسپرم، ونجنک

رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه اِسپَرغَم، اِسفَرغَم، شاهِ سپَرَغم، سِپَرهَم، اِسپَرغَم، ضَومُران، اِسفَرَم، شاه پَرَم، شاهِ سپَرَم، سِپَرَم، شاسپَرَم، نازبو، سِپَرغَم، شاه اِسپَرَم، اِسپَرَم، وَنجنَک

فرهنگ فارسی عمید

عمران

(عِ)

آل عمران، نام سورۀ سوم از قرآن کریم است که مدنی است و پس از سورۀ بقره و پیش از سورۀ نساء واقع و شامل دویست آیه است

معنی ضمران - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما