جدول جو
جدول جو

معنی ضففه - جستجوی لغت در جدول جو

ضففه
(ضِ فَ فَ)
جمع واژۀ ضف ّ. (منتهی الارب). رجوع به ضف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضُ فَ)
بسیاری. گویند: هو فی ضرفه خیر، ای کثرته. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضِفْ فَ)
کرانۀ جوی (بفتح اول نیز آمده). کرانۀ چاه (بفتح اول نیز آمده). کنارۀ رودبار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ فَ)
مرد گول و بیعقل. (منتهی الارب) ضعیف الرأی. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(ضَ فِ رَ)
ریگ تودۀ کلان یا ریگ که بعض آن بر بعض نشسته باشد. (منتهی الارب). ریگ برکوفته. (مهذب الاسماء). ج، ضفر، جانورکی است که شتر را رنجاند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ ضَ فَ)
ضفضفه القوم، جماعت قوم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَطَ)
سستی عقل. ج، ضفطات. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ عَ فَ)
جمع واژۀ ضعیف. (منتهی الارب). رجوع به ضعیف شود، جمع واژۀ ضعوف. (منتهی الارب). رجوع به ضعوف شود
لغت نامه دهخدا
(ضَ رِ فَ)
یکی درخت انجیر. (منتهی الارب). انجیر وحشی. درخت کوهی. ج، ضرف. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(عَ فَ فَ)
جمع واژۀ عف ّ. (منتهی الارب). رجوع به عف شود
لغت نامه دهخدا
(طَ فَ فَ)
طفافه. آنچه زائد و بر سر پیمانه باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَفْ وَ)
بسیاری و تمامی. (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا
(ضَ فَ)
ضفیفه من بقل، ترۀ سبز و تازه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ضَ فَ)
تأنیث ضیف. زن مهمان، زن حائض، بی نمازی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تُ فَ فَ)
کرمکی است خرد. (منتهی الارب) (آنندراج). کرمکی خرد که چرم را می خورد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ فَ فَ)
جمع واژۀ تف ّ. رجوع به تف ّ شود
لغت نامه دهخدا
(ضَ فَ)
بسیاری عیال. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) ، تناول طعام با مردم، بسیاری دست بر طعام، و منه الحدیث: احب ﱡ الطعام ما یکون علی ضفف. و فی الحدیث ما شبع رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم من خبز و لحم الاّ علی ضفف، ای علی کثره الایدی علی الطعام او علی الضیق و الشده، تنگی، سختی حال. (منتهی الارب). سختی. (مهذب الاسماء) ، بسیاری خورندگان با قلت طعام، حاجت. (منتهی الارب) ، شتاب. (مهذب الاسماء). سرعت در کاری. گویند:لقیته علی ضفف، ای عجله، ضعف و سستی، کم از پری پیمانه. کم از هر پر که باشد، انبوهی مردم بر آب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضعفه
تصویر ضعفه
جمع ضعوف، ناتوانان بز دلی، کم هوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرفه
تصویر ضرفه
بسیاری
فرهنگ لغت هوشیار