شتربان. شتردار. ساربان. آنکه شتر را به کرایه دهد، برندۀ متاع از جائی بجائی. (منتهی الارب). مکاری. بازرگان. (مهذب الاسماء) ، ریخ زننده، فربه فروهشته گوشت و گران بدن که با قوم همراهی نتواند. (منتهی الارب)
شتربان. شتردار. ساربان. آنکه شتر را به کرایه دهد، برندۀ متاع از جائی بجائی. (منتهی الارب). مُکاری. بازرگان. (مهذب الاسماء) ، ریخ زننده، فربه فروهشته گوشت و گران بدن که با قوم همراهی نتواند. (منتهی الارب)