جدول جو
جدول جو

معنی ضدآب - جستجوی لغت در جدول جو

ضدآب
ضدٌّ للماء
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به عربی
ضدآب
Waterproof
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ضدآب
étanche
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ضدآب
impermeável
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ضدآب
防水の
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ضدآب
wasserdicht
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به آلمانی
ضدآب
водонепроникний
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ضدآب
پانی روکھا
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به اردو
ضدآب
পানি প্রতিরোধী
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به بنگالی
ضدآب
กันน้ำ
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به تایلندی
ضدآب
isiyovuja maji
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ضدآب
suya dayanıklı
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ضدآب
防水的
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به چینی
ضدآب
impermeabile
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ضدآب
עמיד במים
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به عبری
ضدآب
водонепроницаемый
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به روسی
ضدآب
tahan air
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ضدآب
जलरोधी
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به هندی
ضدآب
waterdicht
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به هلندی
ضدآب
wodoodporny
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به لهستانی
ضدآب
impermeable
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ضدآب
방수의
تصویری از ضدآب
تصویر ضدآب
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ مَ کَ / کِ)
ادآب در عمل، مانده شدن از کار.
لغت نامه دهخدا
نام روستایی در سوادکوه ابتدای عبور خطیر کوه، شهمیرزاد و
فرهنگ گویش مازندرانی