جدول جو
جدول جو

معنی ضجنان - جستجوی لغت در جدول جو

ضجنان
(ضَ جَ)
کوهی است بناحیۀ تهامه، و گویندکوهکی است بفاصله بریدی از مکّه. واقدی گوید میان ضجنان و مکه بیست وپنج میل و آن ازآن اسلم و هذیل وغاضره است. ’و لضجنان حدیث فی حدیث الاسراء حیث قالت له قریش ما آیه صدقک قال لما اقبلت راجعاً حتی اذا کنت بضجنان مررت بعیر فلان فوجدت القوم و لهم اناء فیه ماء فشربت ما فیه و ذکر القصه’. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جنان
تصویر جنان
(دخترانه)
بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جنان
تصویر جنان
دل، قلب، کنایه از درون چیزی، باطن، ضمیر، جامه
فرهنگ فارسی عمید
(شی شَ / شِ گَ)
جنون.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ جنان.
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
هجن. هجناء. جمع واژۀ هجین. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ضَنْ نا)
ابن باز. شاعر است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اجنان
تصویر اجنان
آبچین پیچی، پنهان شدن، بچه انداختن، دیوانه کردن (آبچین کفن حوله)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضجعان
تصویر ضجعان
خم کنک از خرفستران انگلی
فرهنگ لغت هوشیار
شب، جامه جنت که بمعنی بهشت است جنت که بمعنی بهشت است سپر، ترس سپر، ترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنان
تصویر جنان
((جِ))
جمع جنت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنان
تصویر جنان
((جَ))
دل، قلب، درون چیزی، باطن، شب، تاریکی شب، جمع اجنان
فرهنگ فارسی معین