جدول جو
جدول جو

معنی ضبنطی - جستجوی لغت در جدول جو

ضبنطی
(ضَ بَ طا)
رجل ٌ ضبنطی ̍، مرد قوی و نیک توانا. جمل ضبنطی، کذلک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ بَ طا)
حنبطاء. حبنطاه. مرد کوتاه کلان شکم و بخشم درآمده. (منتهی الارب). کوتاه بزرگ شکم. (مهذب الاسماء). مرد کوتاه و فربه کلان شکم
لغت نامه دهخدا
(ضَ بَ طا)
کخ که بدان کودکان را ترسانند. ج، ضباغط. (منتهی الارب). آنچه کودکان را بدان بترسانند. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(ضَ بَنْ نَ)
سخت و توانا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصادر، مصادره، ضمیمه
دیکشنری اردو به فارسی