جدول جو
جدول جو

معنی صیهمه - جستجوی لغت در جدول جو

صیهمه
(یَ مَ)
تأنیث صیهم. رجوع به صیهم شود
لغت نامه دهخدا
صیهمه
(صی یَ مَ)
تأنیث صیّهم. رجوع به صیهم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ جَ)
شتافتن و شتابی نمودن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). اسراع. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
رجل صیهم، مرد درشت سطبر سخت و توانا، مرد بسیار سربالادارنده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صی یَ)
رجل صیهم، مرد درشت سطبر سخت و توانا، مرد بسیار سر بالادارنده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا