دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری قروه با 1310 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری قروه با 1310 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
شدت گرما، مرد درازبالا. (منتهی الارب) ، سنگ سخت. سنگ. (مهذب الاسماء) ، روز گرم. (منتهی الارب). روزی سخت گرم. (مهذب الاسماء) ، جای سخت، زمین هموار و سنگستان و جائی که آفتاب بر آن بحدی تابد که گوشت بر آن بریان توان کرد. (منتهی الارب)
شدت گرما، مرد درازبالا. (منتهی الارب) ، سنگ سخت. سنگ. (مهذب الاسماء) ، روز گرم. (منتهی الارب). روزی سخت گرم. (مهذب الاسماء) ، جای سخت، زمین هموار و سنگستان و جائی که آفتاب بر آن بحدی تابد که گوشت بر آن بریان توان کرد. (منتهی الارب)
روزه داشتن، (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان علامۀ جرجانی) (دهار)، جمع واژۀ صوم، (غیاث اللغات)، رجوع به صوم شود: تا نپذیردت ز تو زی خدای نیست پذیرفته صلاه و صیام، ناصرخسرو، نزد خداوند عرش باد مقبول طاعت خیر تو و صیام و قیامت، مسعودسعد، از جسم بهترین حرکاتی صلاه بین وز نفس بهترین سکناتی صیام دان، خاقانی، نی تراهر شب مناجات و قیام نی ترا در روزه پرهیز و صیام، مولوی، ، جمع واژۀ صائم، (منتهی الارب)، رجوع به صائم شود، - عید صیام، عید رمضان، روز اول شوال: عید قربان بر او مبارک باد هم بر آنسان که بود عید صیام، فرخی، حافظ منشین بی می و معشوق زمانی کایام گل و یاسمن و عید صیام است، حافظ، - ماه صیام، مه صیام، شهر رمضان، ماه رمضان، ماهی که در آن روزه داشتن واجب است مسلمانان را: گر در مه صیام شودخوانده این مدیح بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام، سوزنی، جاهش ز دهر چون مه عید از صف نجوم ذاتش ز خلق چون شب قدر از مه صیام، خاقانی، خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام بر اولیا و احبای شهریار انام، نزاری قهستانی
روزه داشتن، (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان علامۀ جرجانی) (دهار)، جَمعِ واژۀ صوم، (غیاث اللغات)، رجوع به صوم شود: تا نپذیردت ز تو زی خدای نیست پذیرفته صلاه و صیام، ناصرخسرو، نزد خداوند عرش باد مقبول طاعت خیر تو و صیام و قیامت، مسعودسعد، از جسم بهترین حرکاتی صلاه بین وز نفس بهترین سکناتی صیام دان، خاقانی، نی تراهر شب مناجات و قیام نی ترا در روزه پرهیز و صیام، مولوی، ، جَمعِ واژۀ صائم، (منتهی الارب)، رجوع به صائم شود، - عید صیام، عید رمضان، روز اول شوال: عید قربان بر او مبارک باد هم بر آنسان که بود عید صیام، فرخی، حافظ منشین بی می و معشوق زمانی کایام گل و یاسمن و عید صیام است، حافظ، - ماه صیام، مه صیام، شهر رمضان، ماه رمضان، ماهی که در آن روزه داشتن واجب است مسلمانان را: گر در مه صیام شودخوانده این مدیح بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام، سوزنی، جاهش ز دهر چون مه عید از صف نجوم ذاتش ز خلق چون شب قدر از مه صیام، خاقانی، خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام بر اولیا و احبای شهریار انام، نزاری قهستانی