جدول جو
جدول جو

معنی صومون - جستجوی لغت در جدول جو

صومون(صَ)
ماهی هائی که گوشت آنها برنگ گوشت ماهی آزاد است. (دزی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ مُ)
الهۀ میوه ها و باغها در اساطیر یونان
لغت نامه دهخدا
تخمی است شبیه به خبّه، بفارسی تخم زرداب گویند و بترکی صفرا اودی نامند، منبت گیاه اوامکنۀ سایه ناک و او شبیه به سداب و برگش درازتر و گلش سفید و تخمش تلخ و تند و ریزه و گویند تربد زرد بیخ او است و در افعال مشابه خربق، در سیم گرم و خشک و منقی و مسهل اخلاط غلیظه و اقسام کرم شکم و مخرج جنین و مدرّ بول و حیض و محلل اورام بارده و قدر شربتش نیم مثقال و مصلحش کتیراست، (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
سایه دار، کوهی است در حوالی شکیم که ابی مالک از آنجا شاخها برای آتش زدن برج شکیم قطع نمود (سفر داوران 48 و 49، کتاب مزامیر 68:14) و آنرا کوه عیبال نیزمی گفتند و فعلاً به جبل السلامه معروف (است) و دور نیست که مبداء اشتقاق صلمون باشد. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
یکی از شجاعان داود. (کتاب دوم سموئیل 23:28) و در اول تواریخ ایام 11:29 عیلای خوانده شده است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
صائم. (منتهی الارب). روزه دار. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صومان
تصویر صومان
روزه دراز آن که روزه های دراز گیرد
فرهنگ لغت هوشیار