جدول جو
جدول جو

معنی صنطور - جستجوی لغت در جدول جو

صنطور
(صَ)
سنطور است. (دزی). رجوع به سنطور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
تنتور. رجوع به تنتور در همین لغت نامه و کتاب کارآموزی داروسازی صص 248-250 و درمان شناسی ج 1 شود
لغت نامه دهخدا
(صُمْ)
نام دریائی است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
جمع واژۀ صطر است. رجوع به صطر شود
لغت نامه دهخدا
(صِنْ نَ)
زفت ناکس بدخوی. (منتهی الارب). البخیل السیی ٔ الخلق. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی گشته سنتور در فرهنگ عربی به فارسی لاروس این واژه را یونانی دانسته که درست نیست سنتور یکی از ساز های باستانی ایرانی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاطور
تصویر صاطور
ساتور
فرهنگ لغت هوشیار
پا جوش کویک (نخل)، کویک کمبار، باد گرم، باد سرد، نایک که با آن آب نوشند، شیرآب، درمانده: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته نیماسپ باشنده ای پنداری که نیمی آدمی و نیمی اسپ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنطور
تصویر آنطور
آن سان، آنگونه
فرهنگ واژه فارسی سره