جدول جو
جدول جو

معنی صمکیک - جستجوی لغت در جدول جو

صمکیک
(صَ مَ)
نادان شتاب شر، مرد توانا (و) درشت، درشت خوی، لزج و سطبر از شیر و مانند آن، احمق شتاب کار. (منتهی الارب). رجوع به صمکوک شود
لغت نامه دهخدا
صمکیک
(صَ مَ)
موضعی است. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ مَ)
نادان شتاب شر. (منتهی الارب). الجاهل السریع الی الشر. (اقرب الموارد) ، مردتوانا (و) درشت. (منتهی الارب). القوی الشدید. (اقرب الموارد) ، درشت خوی، لزج، سطبر از شیر و مانند آن. (منتهی الارب). شیری خازه. (مهذب الاسماء). رجوع به صمکیک شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
به معنی مکوک. (آنندراج). مکو و دست ابزار جولاهگان که بدان جامه بافند. (ناظم الاطباء). و رجوع به مکوک و مکو و ماکو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صکیک
تصویر صکیک
ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار