جدول جو
جدول جو

معنی صلدمه - جستجوی لغت در جدول جو

صلدمه
(صِ دِمَ)
تأنیث صلدم است. رجوع به صلدم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدمه
تصویر صدمه
آسیب، آزار، راندن و دفع کردن، کوبیدن دو چیز به هم، مصیبت
صدمه خوردن: آسیب دیدن، آزار دیدن
صدمه دیدن: آسیب دیدن، آزار دیدن، صدمه خوردن
صدمه کشیدن: رنج و آزار کشیدن، تحمل مشقت کردن
صدمه زدن: آسیب زدن، آزار رساندن
فرهنگ فارسی عمید
(لَ مَ)
لدمه من خبر، پاره و اندکی از خبر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ترسیدن و خاموش شدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
برهم زدن بعض دندان خود را بر بعضی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ حَ)
جاریه صلدحه، دختر پهناور. (منتهی الارب). عریضه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(صَ / صُ / صِ مَ)
گروه مردم. ج، صلامات. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
وقعه صلیمه، جنگ سخت از بیخ برکننده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ لَدْ دَ مَ)
خف ملدمه، موزۀ هم لخت کرده. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
ناقه صلده، شتر مادۀ بی شیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُ مَ)
خود. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صلامه
تصویر صلامه
گروه جور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدمه
تصویر صدمه
مصیبت، آسیب، گزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلدم
تصویر صلدم
شیر بیشه، اسپ سخت سم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدمه
تصویر صدمه
((صَ دَ مِ))
کوفتن، کوفتن دو چیز به هم، کوفتگی، آسیب، آزار، مصیبت، صدمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صدمه
تصویر صدمه
گزند
فرهنگ واژه فارسی سره
آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت، برخورد، شتم، شوک، عیب، نقص
فرهنگ واژه مترادف متضاد