جدول جو
جدول جو

معنی صلخدی - جستجوی لغت در جدول جو

صلخدی
(صَ لَ دا)
شتر قوی سخت یا تیزخاطر چالاک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ خَ)
نجم الدین حمزه بن عابد صرخدی. ابن ابی اصیبعه از وی روایت کرده است. (عیون الانباء ج 12 ص 307)
لغت نامه دهخدا
(صَ لَ دَ)
جمل صلخدم، شتر قوی دراز. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ خا)
ابل صلخی، شتران گرگین. (منتهی الارب). رجوع به صلخاء شود
لغت نامه دهخدا
(صِلْ لَ)
شتر قوی سخت یا تیزخاطر چالاک. (منتهی الارب). رجوع به صلخد، صلاخد و صلخاد شود
لغت نامه دهخدا
(صِ لَ)
جمل صلخد، شتر قوی سخت یا تیزخاطر چالاک. (منتهی الارب). رجوع به لغت فوق شود
لغت نامه دهخدا
(صَ خَ)
جمل صلخد، شترقوی سخت یا تیزخاطر چالاک. ج، صلاخد. (منتهی الارب). رجوع به لغت ذیل، صلخاد، صلخدی ̍ و صلاخد شود
لغت نامه دهخدا