صلادم (صُ دِ) اسب استوار سخت سم، شیر بیشه، سرسخت. (منتهی الارب) ادامه... اسب استوار سخت سم، شیر بیشه، سرسخت. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
صلادم (صَ دِ) جمع واژۀ صلدم. (اقرب الموارد). رجوع به صلدم شود ادامه... جَمعِ واژۀ صِلدِم. (اقرب الموارد). رجوع به صلدم شود لغت نامه دهخدا