معنی صلاحیه - جستجوی لغت در جدول جو

صلاحیه

لغت نامه دهخدا

صلاحیه

لغت نامه دهخدا

صلاحیه

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صباحیه — تصویر صباحیه

فرقه ای از شیعۀ زیدیه که ابوبکر را امام می دانستند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از صباحیه — تصویر صباحیه

فرقه ای از اسماعیلیه که از حسن صباح پیروی کرده و گفته میشود در موارد عملیات نظامی حشیش مصرف می کردند، حشاشین

فرهنگ فارسی عمید

(اَ حی یَ)

قصبۀ شهرستانی است در ایالت مرعش از ولایت حلب که جودت پاشا هنگامی که والی حلب بود آنرا بنیان نهاد و آنرا قصبۀ شهرستان قرار داد. ساکنان آن هزار تن کرد و ارمنی است. شهرستان مزبور مشتمل بر چندین ناحیه است که مجموع آنها را 68 دهکده تشکیل میدهد و در آن شهرستان چند مسجد و دکان و آسیا و قریب سه هزار خانوار وجود دارد. شمارۀ ساکنان شهرستان بیست هزار تن است و صنایع ایشان عبارتست از پارچه های پنبه ای و پشمی و محصول آن پنبه و پشم و گندم و حبوب و زیتون است. و در کوههای آن درخت مازو بعمل می آید. در نزدیکی قصبه بیشه هایی است که از آنها نهری بنام قره سو بیرون می آید و در شهرستان جریان می یابد و آنگاه به شهرستان ریحانه از ایالت حلب میرود. همچنین در شهرستان اصلاحیه آبی معدنی یافت میشود و در نزدیکی دهکدۀ کوکلو دریاچه ایست که در آن ماهیهای گوناگون وجود دارد. (از ذیل معجم البلدان). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود

قصبۀ شهرستانی است در ایالت مرعش از ولایت حلب که جودت پاشا هنگامی که والی حلب بود آنرا بنیان نهاد و آنرا قصبۀ شهرستان قرار داد. ساکنان آن هزار تن کُرد و ارمنی است. شهرستان مزبور مشتمل بر چندین ناحیه است که مجموع آنها را 68 دهکده تشکیل میدهد و در آن شهرستان چند مسجد و دکان و آسیا و قریب سه هزار خانوار وجود دارد. شمارۀ ساکنان شهرستان بیست هزار تن است و صنایع ایشان عبارتست از پارچه های پنبه ای و پشمی و محصول آن پنبه و پشم و گندم و حبوب و زیتون است. و در کوههای آن درخت مازو بعمل می آید. در نزدیکی قصبه بیشه هایی است که از آنها نهری بنام قره سو بیرون می آید و در شهرستان جریان می یابد و آنگاه به شهرستان ریحانه از ایالت حلب میرود. همچنین در شهرستان اصلاحیه آبی معدنی یافت میشود و در نزدیکی دهکدۀ کوکلو دریاچه ایست که در آن ماهیهای گوناگون وجود دارد. (از ذیل معجم البلدان). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود

لغت نامه دهخدا

زردک، پاتختی بامداد شب گردک، زیبایی از هفت گرایان و پیروان حسن صباح اند (فضل بن شادان) حویج زردک

فرهنگ لغت هوشیار

در فارسی می ناب، سخن رو راست آوند می تنگ می ساغر شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ. خنور شراب آوند شراب

فرهنگ لغت هوشیار

شایسته بودن اهلیت داشتن، شایستگی سزاواری اهلیت. توضیح این کلمه را در فارسی معمولا به تشدید یاء تلفظ کنند ولی در عربی فصیح به تخفیف یاء است مع هذا بطرس بستانی در محیط المحیط به تشدید یاء ذکر کرده است و پیداست که عرب معاصر هم مانند ایرانیان بر خلاف اصل مشدد تلفظ کنند، اختیاری که قانون با دادگاهی میدهد که به موجب آن بدعوایی رسیدگی کند به عبارت دیگر برای رسیدگی بدعوای خاص. مشورت، سزاواری، اهلیت، شایسته بودن

شایسته بودن اهلیت داشتن، شایستگی سزاواری اهلیت. توضیح این کلمه را در فارسی معمولا به تشدید یاء تلفظ کنند ولی در عربی فصیح به تخفیف یاء است مع هذا بطرس بستانی در محیط المحیط به تشدید یاء ذکر کرده است و پیداست که عرب معاصر هم مانند ایرانیان بر خلاف اصل مشدد تلفظ کنند، اختیاری که قانون با دادگاهی میدهد که به موجب آن بدعوایی رسیدگی کند به عبارت دیگر برای رسیدگی بدعوای خاص. مشورت، سزاواری، اهلیت، شایسته بودن

فرهنگ لغت هوشیار

تیره ای از گروهیان (شیعه) زیدیه پیروان حسن بن صالح بن حی ثوری همدانی که ابوبکر و عمر را رهنمودان راستین می دانستند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

ادبستان (دارالتادیب)، ویراینده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

بازنویسی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از صلاحیت — تصویر صلاحیت

شایستگی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

تعديلٌ

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

Amendment

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

amendement

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

修正案

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

সংশোধনী

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

поправка

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

Änderung

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

поправка

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

ترمیم

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

değişiklik

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

marekebisho

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

emenda

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

수정

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

修正

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

תיקון

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

संशोधन

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

poprawka

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

การแก้ไข

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

wijziging

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

enmienda

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

emendamento

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از اصلاحیه — تصویر اصلاحیه

amandemen

دیکشنری فارسی به اندونزیایی