شعفین. به صیغۀ تثنیه، نام دو کوه در غور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دو کوه است به غور. (از معجم البلدان). و از این معنی مثلی است: لیکن بشعفین انت جدود. قال رجل التقط منبوذه فرآها یوماً تلاعب اترابها و یمشی علی اربع و تقول احلبونی فانی خلقه جدوداً لجودالاتان، این مثل را درباره کسی گویند که بشدت بدخو شده و سپس رهایی یافته باشد از آن. (از ناظم الاطباء)
شَعْفَین. به صیغۀ تثنیه، نام دو کوه در غور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دو کوه است به غور. (از معجم البلدان). و از این معنی مثلی است: لیکن بشعفین انت جدود. قال رجل التقط منبوذه فرآها یوماً تلاعب اترابها و یمشی علی اربع و تقول احلبونی فانی خلقه جدوداً لجودالاتان، این مثل را درباره کسی گویند که بشدت بدخو شده و سپس رهایی یافته باشد از آن. (از ناظم الاطباء)
مرگ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مس و قلعی. (منتهی الارب). النحاس و الرصاص. (اقرب الموارد). اسرب که قلعی گویند. (برهان قاطع) ، نوعی از خرما. (برهان قاطع) (مهذب الاسماء). نوعی از خرمای گران سنگ سخت مضغ که بیشتر از جهت کفایت بخرج صاحب عیالان بسیارخرج و مزدوران و بندگان آید یا آن صیحانی است و از امثال ایشان است: صرفانه ربعیه تصرم بالصیف و تؤکل بالشتیه. (منتهی الارب)
مرگ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مس و قلعی. (منتهی الارب). النحاس و الرصاص. (اقرب الموارد). اسرب که قلعی گویند. (برهان قاطع) ، نوعی از خرما. (برهان قاطع) (مهذب الاسماء). نوعی از خرمای گران سنگ سخت مضغ که بیشتر از جهت کفایت بخرج صاحب عیالان بسیارخرج و مزدوران و بندگان آید یا آن صیحانی است و از امثال ایشان است: صرفانه رِبعیه تصرم بالصیف و تؤکل بالشتیه. (منتهی الارب)
ابن مسلم بن عبدالله صفار، مکنی به ابوعثمان. از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود. وی از اهالی بصره بود به سال 134 هجری قمریمتولد شد و ساکن بغداد گشت. هنگامی که مأمون خلیفۀعباسی قول به خلق قرآن را اظهار داشت، گفت تا از عفان نیز در این مورد سؤال شود و اگر آن را نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند. عفان چون این بشنید در جواب گفت ’و فی السماء رزقکم و ما توعدون’ و از پذیرفتن عقیدۀ مأمون خودداری کرد و گویند وی نخستین کسی است که در این راه صدمه دید. او را از مشایخ اسلام و ائمۀاعلام به حساب آورده اند و وی به سال 220 هجری قمری در بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی به نقل از تهذیب التهذیب ج 7 ص 230 و میزان الاعتدال ج 2 ص 202 و تاریخ بغداد ج 12 ص 269). رجوع به صفوه الصفوه ج 4 ص 3 شود ابن ابی العاص. نام پدر عثمان خلیفۀ سوم است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
ابن مسلم بن عبدالله صفار، مکنی به ابوعثمان. از حافظان حدیث و مورد اعتماد بود. وی از اهالی بصره بود به سال 134 هجری قمریمتولد شد و ساکن بغداد گشت. هنگامی که مأمون خلیفۀعباسی قول به خلق قرآن را اظهار داشت، گفت تا از عفان نیز در این مورد سؤال شود و اگر آن را نپذیرد مقرری او را که پانصد درهم در ماه بود قطع کنند. عفان چون این بشنید در جواب گفت ’و فی السماء رزقکم و ما توعدون’ و از پذیرفتن عقیدۀ مأمون خودداری کرد و گویند وی نخستین کسی است که در این راه صدمه دید. او را از مشایخ اسلام و ائمۀاعلام به حساب آورده اند و وی به سال 220 هجری قمری در بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی به نقل از تهذیب التهذیب ج 7 ص 230 و میزان الاعتدال ج 2 ص 202 و تاریخ بغداد ج 12 ص 269). رجوع به صفوه الصفوه ج 4 ص 3 شود ابن ابی العاص. نام پدر عثمان خلیفۀ سوم است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)