جدول جو
جدول جو

معنی صعرره - جستجوی لغت در جدول جو

صعرره
(تَ هََ عُ)
گرد ساختن چیزی را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
کفته گردیدن بینی
لغت نامه دهخدا
(صُ رَ)
گویک گوه گردان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ هََ یْ یُ)
چریدن زنبور عسل صعتر را، زینت دادن چیزی را و آراسته کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ هََ یْ یُ)
پیچیده شدن گردن، رسانیدن خران را بیم و پراکنده کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ رَ رَ)
یکی صرر است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُ عُرْ رُ)
صعرور است. (منتهی الارب). رجوع بدان لغت شود
لغت نامه دهخدا