جدول جو
جدول جو

معنی صعدی - جستجوی لغت در جدول جو

صعدی
(صَ)
نسبت است به صعده. رجوع به صعده شود
لغت نامه دهخدا
صعدی
(صَ)
محمد بن ابراهیم بن مسلم بطال مکنی به ابوعبدالله. وی به مصیصه فرود آمد و از علی بن مسلم هاشمی و محمد بن عقبه بن علقمه و اسحاق بن وهب علاف و محمد بن حمیدرازی و سمادبن سعید بن خلف حدیث کند. وی بقصد حج به دمشق آمد. از او محمد بن سلیمان ربعی و حمزه بن محمد کنانی حافظ و جز آن دو روایت کنند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سعدی
تصویر سعدی
(پسرانه)
فرخندگی، خجستگی، سعد (عربی) + ی (فارسی)، لقب شاعر بزرگ قرن هفتم، مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صعید
تصویر صعید
خاک، قبر، گور، راه، زمین هموار و بی درخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صعدا
تصویر صعدا
نفس عمیقی که از خستگی، کوفتگی یا اندوه کشیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعدی
تصویر تعدی
تجاوز کردن، دست اندازی کردن به چیزی، ستم کردن، از حد درگذشتن
تعدی کردن: تجاوز کردن، دست اندازی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معدی
تصویر معدی
روسپری کمی کمیک منسوب به معده: عصیر معدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعدی
تصویر اعدی
دشمن تر، ستمکار تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعدی
تصویر تعدی
ستم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاعدی
تصویر صاعدی
منسوب به صعده: گور خری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صادی
تصویر صادی
تشنه نرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صغدی
تصویر صغدی
پارسی تازی گشته سغدی منسوب به صغد سغدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعید
تصویر صعید
خاک روی زمین، قبر، گور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قعدی
تصویر قعدی
نشیننده، ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعید
تصویر صعید
((صَ))
خاک، خاک زمین، مکان پهن و فراخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعدی
تصویر تعدی
((تَ عَ دِّ))
تجاوز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعدی
تصویر اعدی
((اَ دا))
دشمن تر، ستمکارتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
پسین، سپسین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
فرایاز، افزاینده، فزاینده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
Dimensionally, Next, Subsequent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
Escalating
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
вимірно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
维度上地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
eskalujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
następny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
wymiarowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
ескалуючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
dimensional
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
наступний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
eskalierend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
nächste, nachfolgend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صعودی
تصویر صعودی
эскалирующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
размерно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
следующий , последующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بعدی
تصویر بعدی
下一个 , 随后的
دیکشنری فارسی به چینی