جدول جو
جدول جو

معنی صریاء - جستجوی لغت در جدول جو

صریاء
(صَ)
ناقه صریاء، ناقه ای که از نادوشیدن بزرگ پستان و پرشیر باشد. ج، صرایا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثُ رَیْ یا)
رجوع به ثریا شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
خاکی که اگر تر گردانند چسبنده نگردد، خاک نمناک و تر، نم
لغت نامه دهخدا
(صَ)
کوهی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُ رَ)
جمع واژۀ صریح. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
دشت بی آب. (منتهی الارب) ، ناقۀ کم شیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جای دیدن، و برجی که پاسبان در آن قرار میگیرد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مقدار، گویند: هم ریاء الف، یعنی آنان بقدر هزارند در چشم، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، مقابل و روبرو، گویند: قوم ریاء و بیوتهم ریاء، ای یقابل بعضهم بعضاً، (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)،
کاری که برای دیدار کسی کنند، گویند: فعل ذلک ریاء و سمعه، (ناظم الاطباء)، فعلی باشد که با نیت خالص همراه نباشد و اخلاص بدان محیط نباشد و نظری غیر از نظر الهی در آن باشد، ریاءدر اعمال و عبادت ظاهر و باطن نظر بر خلق داشتن و از حق محجوب گشتن را گویند و این در اصطلاح سالکان است و حد آن عمل خیر است برای نمایاندن به غیر و فرق بین ریاء و سمعه آن است که ریاء در کردار و سمعه در گفتار مورد استعمال دارد، (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
(تَ لَمْ مُءْ)
بنمودن کسی را خلاف اعتقاد، (منتهی الارب)، نمودن خلاف اعتقاد، (ناظم الاطباء)، خویشتن را به نیکی به خلق نمودن و کاری را برای دیدار کسی کردن، گویند: فعل ذلک ریاء و سمعه، (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)، کاری را برای دیدار مردم کردن، (ترجمان القرآن جرحانی چ دبیرسیاقی ص 54)، انجام دادن کار نیک برای نمودن به دیگران، (از اقرب الموارد)، خود را نیکو نمودن در چشم مردمان، کار نیک برای دیدار مردمان کردن، مراآت، (از یادداشت مؤلف)، رجوع به ریا و مراآت شود
لغت نامه دهخدا
(صُرْ را)
جمع واژۀ صاری. (منتهی الارب). رجوع به صاری شود
لغت نامه دهخدا
(صَرْ را)
صخرهٌ صراء، سنگ سخت. (منتهی الارب). صماء. (قطر المحیط) ، حیهٌ صراء، مار که دوا نپذیرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
جمع واژۀ صرایه است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صرحاء
تصویر صرحاء
جمع صریح، ناب ها، پاک نژادان
فرهنگ لغت هوشیار
به نیکوکاری تظاهر کردن خود را پاکدامن جلوه دادن، دورویی نفاق، (تصوف) ترک اخلاص است در عمل باآنکه غیر خدا را لحاظ کند (کشاف 606: 1)
فرهنگ لغت هوشیار