جدول جو
جدول جو

معنی صری - جستجوی لغت در جدول جو

صری
(صُرْ را)
ناقه و مانند آن که آن را نادوشیده باشند تا شیر در پستان وی جمع شود و بزرگ پستان و پرشیر نماید. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صری
(صُرْ را)
از نوع مضاعف، نیک عزیمت بر کاری. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صری
(صَ ری ی)
اقدام کننده بر زن پدر خود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صری
(صَ / صِرْ ری)
از نوع مضاعف، درهم صری، درم بانگ آور که بر ناخن زنند. (منتهی الارب). درمی بانگ کننده چون بیندازند. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
صری
(تَ هََ یْ یُ)
بریدن چیزی را. (منتهی الارب). قطع کردن. (منتهی الارب). بریدن. (تاج المصادر بیهقی) ، بند کردن منی را در پشت خود به اینکه بازایستد از نکاح، صلح کردن، جدا کردن دو خصم را از هم، راندن و دفع کردن بدی و جز آن از کسی، فراهم آوردن، پناه دادن، نجات بخشیدن کسی را، بازداشتن، نگاهبانی نمودن. (منتهی الارب) ، واداشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، یاد گرفتن، کارگذاری کردن، پیش درآمدن، پس ماندن، بالارفتن، فرود آمدن. از لغات اضداد است، مهربانی نمودن، محبوس ماندن در دست کسی به گرو یا عام است. یقال: صری فلان فی ید فلان اذا بقی محبوساً. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صری
(صِرْ را)
از نوع مضاعف، نیک عزیمت بر کاری. یقال: و اﷲ انها منی صری، ای عزیمه و جدّ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صری
مانده، برگشته در مزه یا در رنگ و بوی
تصویری از صری
تصویر صری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صریر
تصویر صریر
صدایی که از قلم نی به وقت نوشتن برمی آید، کنایه از آواز، صدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صریع
تصویر صریع
بر زمین افتاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صریح
تصویر صریح
روشن و آشکار، خالص، پاکیزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صریب
تصویر صریب
شیر ترش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صریح
تصویر صریح
ظاهر و آشکارا، بی پرده، هویدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صریر
تصویر صریر
فریاد کردن و بانگ کردن، صدای قلم هنگام نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
افکنده افتاده زمین خورده، دیو زده، یگاه رونده، تازیانه، کمان ناتراشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صریخ
تصویر صریخ
فریاد رسنده، فریاد خواهنده از واژگان دو پهلو، آواز فریاد خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صریر
تصویر صریر
((صَ))
فریاد کردن، آواز قلم به وقت نوشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صریح
تصویر صریح
((صَ))
ظاهر، بی پرده، رک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صریح
تصویر صریح
روشن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صریح
تصویر صریح
Explicit, Frank, Unequivocal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صریح
تصویر صریح
explicite, franc, sans équivoque
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از صریح
تصویر صریح
明示的な , 率直な , 明確な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از صریح
تصویر صریح
明确的 , 坦率的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از صریح
تصویر صریح
מפורש , גלוי , חד משמעי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از صریح
تصویر صریح
명백한 , 솔직한 , 명백한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از صریح
تصویر صریح
eksplisit, jujur, jelas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از صریح
تصویر صریح
स्पष्ट , स्पष्ट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از صریح
تصویر صریح
explícito, franco, inequívoco
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صریح
تصویر صریح
expliciet, frank, ondubbelzinnig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از صریح
تصویر صریح
explícito, franco, inequívoco
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از صریح
تصویر صریح
esplicito, franco, inequivocabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از صریح
تصویر صریح
explicite, szczery, jednoznaczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صریح
تصویر صریح
явний , прямий , однозначний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صریح
تصویر صریح
explizit, frank, eindeutig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صریح
تصویر صریح
явный , откровенный , однозначный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صریح
تصویر صریح
açık, açık sözlü, açık ve net
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی