جدول جو
جدول جو

معنی صراراللیل - جستجوی لغت در جدول جو

صراراللیل
(صَرْ را رُلْ لَ)
به شب بانگ کننده. (دستورالاخوان). الجدجد. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). و اسمه شبیه بصوته و هو اکبر من الجندب، و بعض العرب یسمیه الصدی. (اقرب الموارد) ، ملخ سیاه که شب بانگ کند. (منتهی الارب). و به فارسی جرواسک گویند. (ناظم الاطباء). سوسک. جانورکی که بشب بانگ کند. تزد. جزد. و هو جراد اسود یکون فی الزرع. (زمخشری). جیرجیرک. سیسرک. سسردک. سسرک. علی ورجه. رجوع جزد و رجوع به نشوء اللغه العربیه ص 9 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جیغوی شب زنجره سیر سیرک جراسک سیر سیرک زنجره صراط المستتقیم. راه راست طریق هدی: درطریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست در صراط المستقیم ای دل کسی گمراه نیست. (حافظ)، دین حقی که خدا جز آن دین از مردم نپذیرد و آنرا صراط گفتند زیرا سالک را به بهشت رساند توضیح در سوره 1 آیه 5 آمده: اهدنا صراط المستقیم) (هدایت کن مارا راه راست)
فرهنگ لغت هوشیار